بازی با رنگها تا آنجا که یادمان میآید البته در انتخابات به انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ باز میگردد که در آن زمان برخی از نامزدها برای خود رنگی را برگزیدند و هوادارانشان هم آن رنگ را در تبلیغات نامزدهای مورد نظرشان استفاده کردند.
دستبند و پوسترها و کلاه و شال و اینجور چیزها برای مردمی که هوادار نامزدشان بودند به عنوان یک نماد مطرح شد.
البته در جریان انقلابهای رنگی و مخملی هم در برخی از کشورها مورد استفاده قرار میگرفت که از سوی سازمانها و کشورهایی که این انقلابها را برپا میکردند توصیه میشد.
اما مهمترین موضوع در این بحث این است که آیا دغدغه مردم،هواداران نامزدهاو خود نامزدها رنگی است که برای نماد و نشان تبلیغاتی خود انتخاب میکنند یا برنامه جامع و کامل برای اداره هر چه بهتر کشور است؟
در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ هم برخی از نامزدها برای خود رنگی را انتخاب کرده بودند.نامزدها به ویژه آنهایی که آمدن و ماندشان قطعی است و نامدارتر هم هستند باید توجه کنند که بازی با رنگ نمیتواند یک ویژگی مثبت برای آنها تلقی شود چون اصلا موضوعی نیست که آنقدر اهمیت داشته باشد که برای آن فکر کرد و برنامه ریخت.
صرف هزینههای گزاف برای نمایش این رنگ در بحبوحه انتخابات خود میشود معضلی که بعدا هزینههایی هم برای کشور خواهد داشت.
صاف و ساده بودن و بیغل و غش برای مردم هم پسندیده تر خواهد بود. هر چند منعی هم در قانون وجود ندارد و نامزدها میتوانند برای خود رنگی را انتخاب کنند اما همین کار تقلیدی است از فرهنگ غربی که آنها هم همین را میخواهند.تاثیر گذاری به هر شکلی که شده از اهداف کوتاه مدت و بلند مدت آنهاست و برای این کار از هر ابزاری هم استفاده خواهند کرد.
منبع :سیاست روز


