آوای رشت: امروز دلاورمردان سرزمینم تحت عنوان «مدافعان حرم» با پیشانی بند «یا حسین(ع)» لباس رزم بر تن کردهاند و لبیک گویان شاگردان ممتاز مکتب عاشورا میشوند.
به گزارش ایسنا، منطقه گیلان، ۱۰ روز بیقراری، ۱۰ روز در تلاطم حادثه ظهر روز دهم! دست خودت نیست، دلت با یاد او میتپد و بیقرار است گویی دل تمام شهر بیقرار است…!
همگی بر سر زنان و سینه زنان تا ظهر روز عاشورا بیقرارند و در تلاطم! گویی هر چه میکنند، هر چه میگریند، هر چه زار میزنند و از عمق جان در روضهها فریاد میکشند، این بغض خفته در گلو تمامی ندارد!
شاید اصلا باید عزاداری را تازه از روز دهم آغاز کرد…
و شب دهم…! حال دیگر همه چیز تمام شده، آتش خیمهها خاموش شده، همه یاران را کشتهاند و زینب(س) مانده است و یتیمهای برادر و دل بیقرارش که با دست آرام بخش امامش آرام گشته است.
شاید اصلا باید عزاداری را تازه از روز دهم آغاز کرد. عزاداری برای کاروان حسین(ع)؛ حسین(ع) و یارانش همگی در چند ساعت جنگیدند و به شهادت رسیدند، اما تازه لحظه آغاز ماتم و غم برای زنان و کودکانش رسیده است و این ماتم تمامی ندارد و آنقدر سنگین است که از جایی به بعد دیگر حتی قلب دخترک سه ساله حسین(ع) هم تاب نمیآورد و کنج خرابه، بودن با پدر را به لقای دنیا میبخشد…
از امام حسین(ع) گفتن و نوشتن بسیار دشوار است چراکه درک واقعه کربلا سخت است؛ کربلایی که عرصه عشق بازی امام و یاران عاشوراییاش با خدا بود که فروغ این شعله عشق هنور هم دل هر عاشقی را کربلایی میکند.
کربلایی که تجلی گاه روح توکل و شکر و رضا بود، کربلایی که معلم حریت جوامع بشری است؛ روز عاشورا روزی که منادی صبر بود صبر در متن مصیبت، صبر در ترک لذت، صبری که حکایتگر شکوفایی ایمان است.
عاشوراییان کربلا فقط خدا را در نظر داشتند، آنها عاشق واقعی خالق خود گشته بودند آنها کیهان به این عظمت را با شرافت و حقیقت و کرامت انسانی مبادله کردند چراکه میدانستند خریدار جانها و فداکاریها و شورآفرینیهایشان فقط ذات کبریایی است.
یا حسین(ع) عاشورا و کربلایت هنوز ادامه دارد…!
به راستی که چه زیبا گفتهاند: «کُلُّ یَوْمٍ عَاشُورَا و کُلُّ أَرْضٍ کَرْبَلاء»، یا حسین(ع) عاشورا و کربلایت هنوز ادامه دارد…! امروز دلاورمردان سرزمینم تحت عنوان «مدافعان حرم» کمر همت به براندازی دشمنانت بستهاند و با پیشانی بند «یا حسین(ع)» پروانه وار به دور حرم خواهرت میچرخند تا مبادا دست کثیف یزیدان زمان به بارگاه مقدس راوی کربلا برسد.
امروز سردار سلیمانیها و همدانیها دل از مقام و منصب دنیا کندهاند و حسینیوار قدم در رزمگاه گذاشتهاند و با توسل به مهدی فاطمه(ع) و استعانت از ولی امر مسلمین حق سربازیت را ادا میکنند؛ حتی در این مسیر نه رخت دامادی و نه فرزند تازه دنیا آمده! هیچکدام مانعی برای دفاع از آرمانهایشان نمیشود و لباس رزم بر تن کردهاند و لبیک یا زینب(س) گویان شاگردان ممتاز مکتب عاشورا میشوند.
خوشا آنان که در آغوش حضرت زینب(س) شربت شهادت مینوشند و حسینی میشوند و ما همچنان اللهم رزقنا شهادت گویان ماندهایم…
یا اباعبدالله(ع) ۱۴۰۰ سال که هیچ، اگر ۱۴ هزار سال هم بگذرد، داغ شهادتت بر دل شیعیان تازه میماند و این ما را نسبت به ریشهکنی دشمنانت مصممتر میکند.
یا حسین(ع) تا کی خون گلوی ۶ ماهه کربلا در آسمان بماند؟! تا کی دو دست قطع شده عباس(ع) روی زمین بماند؟! تا چه زمانی دست عبدالله بن الحسن(ع) به پیشانی مبارک دوخته باشد؟! تا کی رقیه(س) ریحانه کربلا در گوشه خرابه شام دفن باشد؟! تا کی زینب کبری(س) نشسته نماز بخواند؟! تا کی قبر مادر مظلومت مخفی باشد؟! این انتظار تا کی؟! دعا کن تا با ظهور مولایمان جهان منور به نور حقیقت شود.
امشب آخرین شب از عزاداری اباعبدالله(ع) است… امشب شب گرفتن مزد است، حتی اگر هیچ شبی را نیامدهای، صاحب این خیمه آنقدر کریم هست که از همه پذیرایی کند و مزد تمام این ۱۰ شب را یکجا در دستانت قرار دهد.


