در ماههای گذشته، بارها رسانهها به افزایش بیرویه صدور مجوز مرغداریها در روستاهای خاصکول، پره، لافنسرا، کلایه و انارکول پرداختهاند، اما این مطالبه مردمی همچنان بیپاسخ مانده است.
آری؛ روستاهای خاصکول و همجوار در احاطه مرغداریها قرار گرفته و مافیای مرغداریها با قدرت بسیاری که دارند، در مقابل اهالی قد علم کردهاند.
به راستی مردم ما چه میخواهند؟ جز اینکه در صلح و آرامش زندگی کنند و بتوانند آیندهای روشن برای فرزندانشان بسازند؟ این خواستهای ساده و انسانی است که در دل هر فردی نهفته است. اما در شرایط کنونی، مردم این مناطق با چالشهای جدی مواجهاند که نه تنها کیفیت زندگی آنها را تحت تأثیر قرار داده، بلکه به آینده آنها نیز آسیب میزند.
بارها اهالی صدایشان را چه حضوری و چه با نامه و استشهاد محلی به گوش استاندار، نمایندگان مجلس، فرماندار، رئیس کل دادگستری، مدیرکل جهاد کشاورزی، مدیران محیط زیست و سایر مسئولان رساندند، اما هیچ توجهی به خواستههای آنان نشد. از سنگ صدا در آمد اما از مسئولان هیچ. به راستی چه شده که مطالبات مردمی برای مسئولان هیچ اهمیتی ندارد؟ آیا مدیران استان نمیبینند که مردم خاصکول و دیگر روستاها با مشکلات زیستمحیطی، کمبود منابع آبی و آلودگیهای ناشی از فعالیتهای بیرویه مرغداریها دست و پنجه نرم میکنند؟
علیرغم همه مشکلات، مردم این مناطق همچنان پای نظام ایستادهاند و سختیها را تحمل میکنند. آنها با امید به فردایی بهتر، روزهای دشوار را پشت سر میگذارند و به آیندهای روشن برای نسلهای بعدی خود فکر میکنند. اما در این میان، بیتوجهی مسئولان به مشکلات آنها مانند یک بمب ساعتی است که هر لحظه ممکن است منفجر شود. آیا مسئولان نمیتوانند به این مشکلات رسیدگی کنند و صدای مردم را به گوش تصمیمسازان برسانند؟
علیرغم اینکه شورای تأمین دستور توقف ساخت و ساز صادر کرده، اما ساخت و سازهای جدید همچنان ادامه دارد و مسئولان نیز ارادهای برای تبعیت از این دستور ندارند. مسئولانی که هیچ رغبتی برای حل مشکلات روستاییان ندارند، فراموش کردهاند که این میز و منصبها که به صورت امانت در اختیارشان است، برای خدمت به مردم است. چرا مردمی که پای نظام با همه مشکلات و مسائل ایستادهاند را ناامید میکنید؟
این بیتوجهیها به وضوح نشاندهنده یک غفلت سیستماتیک است که نه تنها به معیشت مردم آسیب میزند، بلکه به اعتماد عمومی نیز لطمه میزند. رهبر معظم انقلاب بارها در بیانات خود بر اهمیت توجه ویژه مسئولان به مردم تأکید کردهاند. اما اکنون به نظر میرسد که نزد برخی مدیران، سرمایهداران و منافع شخصی نسبت به نیازهای واقعی مردم ارجحتر شدهاند. مردم ما شایسته توجه و احترام هستند. آنها باید در کانون تصمیمگیریها قرار بگیرند و صدایشان شنیده شود. اگر مسئولان به جای توجه به منافع شخصی و گروهی، به فکر بهبود وضعیت معیشتی و اجتماعی مردم باشند، میتوانند امید و اعتماد را به جامعه بازگردانند.
اکنون زمان آن است که مسئولان به یاد آورند که خدمت به مردم، خدمت به نظام است. اگر به مشکلات مردم توجه نشود و خواستههای آنها نادیده گرفته شود، این بمب ساعتی که در دل جامعه نهفته است، دیر یا زود منفجر خواهد شد و عواقب آن میتواند بسیار ویرانگر باشد.
آقایان استاندار، نماینده مجلس و رئیس کل سازمان بازرسی!


