تاریخ : یکشنبه, ۱۸ آبان , ۱۴۰۴ Sunday, 9 November , 2025
یادداشت وارده:

فریاد در سکوت؛ هجمه‌ای سازمان‌یافته برای مدیری که حاضر به «باج‌دهی» نیست

  • کد خبر : 152400
  • 03 شهریور 1404 - 7:30

فریادی که این روزها در پس پردهٔ یک جنگ رسانه‌ای حساب‌شده علیه مدیر بومی و خدوم استان گیلان پنهان شده است در دل بلندترین صداها نهفته است و اکنون فضای مجازی استان صحنهٔ هجمه‌ای هماهنگ و بی‌امان علیه یکی از مدیران اجرایی و اصیل خودی است؛ مدیر بومی‌ای که نه با حرف و شعار، که با عشق به زادگاهش و کارنامه‌ای عملی از پیشرفت تدریجی و بی‌حاشیه، می‌کوشد اثری ماندگار برای گیلان به جا بگذارد.

اما وقتی پای پیشرفت و حرکت رو به جلوی منطقه‌ای استراتژیک مانند «انزلی» در میان باشد، طبیعی است که گرد و غبار بلند شود. این گرد و غبار، اما، از جنس تخریب و شایعه است. تخریبی که نه از سوی مردم، که از کانال‌هایی خاص و با بودجه‌ای مشخص هدایت می‌شود. تخریبی که به حدی بی‌اخلاق پیش رفته که حتی برای تحریف واقعیت، به جعل اسناد و نسبت دادن امور مربوط به مدیران پیشین به او روی آورده است.

پشت پردهٔ این نمایش بزرگ چیست؟

پاسخ را باید در نقشه‌های کهنهٔ جریاناتی جست که منافع خود را در رکود و انفعال مدیریتی دیده‌اند. وقتی یک مدیر خودساخته و بی‌حاشیه — که مسیر ترقی را بدون تکیه بر پارتی و وابستگی به باندهای قدرت طی کرده — حاضر نیست در بازی‌های همیشگی «بده‌بستان» سیاسی و مالی بازیگران محلی شرط‌بندی کند، وقتی درهای دفترش به روی «باج‌خواهی» بسته است و پروژه‌ها را نه بر اساس نام و نام خانوادگی و نسبت‌های حزبی، که بر پایهٔ شایستگی و منفعت ملی واگذار می‌کند، طبیعی است که صف گسترده‌ای از ناراضیان شکل بگیرد.

این نارضایتی، اما، ریشه در خشم مردمی ندارد. این، خشم کهنهٔ جریاناتی است که «توسعه» را بزرگ‌ترین دشمن خود می‌دانند؛ چرا که توسعه، پایان انحصارها و رانت‌های دیرینهٔ آنان را رقم می‌زند. آنان هرگز طاقت دیدن موفقیت مدیر بومیِ مستقلی را که مدیونشان نیست ندارند. مدیریتی که همدلی بی‌سابقه و مسئولانه‌اش در یکی از تلخ‌ترین حوادث استان، چهره‌ای جدید از مدیریتی مردم‌دار و دلسوز را به نمایش گذاشت.

این هجمه ها و توطئه‌ها برای کنار زدن مدیری است که اولویتش منافع مردم گیلان است.

هدف چیست؟

هدف آشکار است: کنار زدن مدیری مستقل و جایگزینی او با فردی مطیع و سفارشی. فردی که اولویت او نه پیشبرد پروژه‌ها، که تأمین منافع شبکه‌ای خاص باشد. شبکه‌ای که حاضر است برای بازپس‌گیری «امپراتوری از دست‌رفته»‌ی خود، دست به تخریب چهره‌ای بزند که تنها گناهش بومی بودن، مستقل بودن و ایستادگی در برابر فشارهای غیرقانونی است.

این دیگر یک نقد منصفانه نیست؛ این یک جنگ رسانه‌ای تمام‌عیار با بودجه‌های کلان است. جنگی که در آن از هیچ ابزاری — از جعل سند و نشر اخبار کذب گرفته تا تحریک احساسات — کوتاهی نمی‌شود. اما نتیجه چه خواهد بود؟

مردم گیلان هوشیارند. آنان به خوبی می‌دانند که پیشرفت ملموس و کارنامهٔ عملی یک مدیر، از هزاران اتهام و شایعه در فضای مجازی گویاتر است. آنان به خوبی به خاطر دارند که چه کسانی در طول تاریخ، مانع شکوفایی استعدادهای این خطه شده‌اند. آنان موفقیت یک فرزند خودیِ استان را — که با تلاش خود به جایگاه مدیریتی رسیده و همدردی بی‌ریایش را در سخت‌ترین لحظات به اثبات رسانده — از جان و دل خواهانند.

تخریب یک مدیر بومی و خدوم، در حقیقت تخریب آیندهٔ استان و هدر دادن فرصت‌های طلایی توسعه است. امروز زمان آن فرا رسیده که همهٔ دلسوزان و اصحاب رسانه در برابر این ماشین شایعه‌پردازی و باج‌خواهی سازمان‌یافته بایستند و فریاد بزنند: «دست‌های آلوده را از مدیران بومی، پرکار و بی‌حاشیه کوتاه کنید!»

امید است مسئولان عالی‌رتبهٔ استان و کشور نیز با درنگی عمیق، منشأ این کمپین مخرب را رصد کرده و مانع از آن شوند که منافع شخصی و گروهیِ عده‌ای خاص، آیندهٔ اقتصادی و توسعه‌ای یک منطقهٔ استراتژیک را تهدید کنند.

ذینفعان منطقه آزاد انزلی آگاهند که این تنها یک هجمه شخصی نیست؛ این یک آزمون بزرگ برای وجدان جمعی است. آزمونی که مشخص می‌کند آیا جامعه گیلان اجازه می‌دهد پروندهٔ مدیرانی که دغدغه‌ای جز پیشرفت و آبادانی زادگاه خود ندارند، با موجی از دروغ و تخریب بی‌اساس بسته شود؟ یا آنکه در برابر این ماشین ثروت و قدرت که می‌خواهد فرزندان شایسته این خاک را قربانی کند، می‌ایستد و از حقانیت و راستی دفاع می‌کند؟ سکوت در این برهه، نه تنها یک گناه، که یک خیانت مطلق به نسل‌های آینده خواهد بود.

آری تاریخ گیلان همواره شاهد مبارزه بوده است.امروز نیز نبردی مشابه در جریان است؛ نبردی بین آنانی که می‌خواهند استان را با عمل و ایثار بسازند و آنانی که سود خود را در توقف و عقب‌ماندگی می‌جویند. انتخاب بین این دو راه، تعیین کننده آینده‌ای است که برای فرزندانمان می‌سازیم: آینده‌ای روشن بر پایه توسعه و اخلاق، یا تاریکیِ ادامه رانت‌خواری و فساد.

امروز وقت آن است که همه رسانه‌های آزاد،روشنفکران و مردم غیور گیلان، آیینه تمام‌نمای این حقیقت باشند. باید افکار عمومی را آگاه کرد که پشت این صفحه‌های مجازی ناشناس، چه نقشه‌های شومی برای نابودی اعتماد عمومی و توقف پروژه‌های حیاتی در حال اجراست. باید فریاد زد که ما مردم گیلان، هوشیاریم و بازیگران این نمایش شوم را به خوبی می‌شناسیم.

هوشمندانه می‌توان پرسید:

«آیا زمان آن نرسیده که به جای حمله به مدیران عمل‌گرا، از مسیر پیشرفت و آبادانی استان حمایت کنیم؟»

«چرا باید دستاوردهای توسعه‌ای قربانی بازی‌های سیاسی و رقابت‌های شخصی شود؟»

و در پایان باید گفت: سکوت در برابر این توطئه، خیانت به آیندهٔ گیلان است.

اخبار مرتبط

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید تحریریه منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد، منتشر نخواهد شد.