خسرو قربانی –
تکفیر اصطلاحی است در علم فقه به معنای نسبت کفر و شرک دادن به مسلمان ،هرچند در میان مذاهب اسلامی تکفیر به چشم می خورد،اما تکفیر که به اباحه ی خون، مال و نوامیس مسلمانان بینجامد،تنها درسه گروه خوارج، بربهاریان وهابیان وجود دارد،اما دو گروه خوارج و بربهاریان به تاریخ پیوستند و از دیدگاههای تند وافراطی آنان جز در منابع تاریخی چیزی باقی نمانده است،و در ادامه به شرح زیر به تنها گروه باقیمانده یعنی سلفیان تکفیی که نمایندگان این دو گروه(خوارج و بربهاریان)رابه عهده دارند خواهیم پرداخت:
۱ــ درمیان گونه های سلفی گری؛ سلفی گری تکفیری،رسما به تکفیر مسلمانان می پردازد بی آنکه به متعلقات ایمان و کفر توجهی داشته باشند. در اندیشه سلفی گری تکفیری دیدگاهی که باعقاید آن مطابقت نداشته باشد،محکوم به کفر و ارتداد است،و در حوزه نظری،اندیشه تکفیی در چند قرن گذشته،ریشه در دیدگاههای ابن تیمیه دارد، وهابیت و دیگر گروه های تکفیری، دیدگاه تکفیری خود را از ابن تیمیه گرفته اند،از این رو،برای فهم دیدگاه تکفیری وهابیان،باید ابن تیمیه را نقطۀ عزیمت قرار داد.
۲ــ ابن تیمیه و اندیشه های ضد تکفیری: ابن تیمیه در برخی از کتاب های خود ، ازجمله « مجموع الفتاوی »، به تفصیل درباره ی اقسام تکفیر ، شرایط تکفیر و حرمت تکفیر سخن گفته است . با نگاهی به این بخش از سخنان ابن تیمیه ، وی را می توان چهره ای ضد تکفیری قلمداد کرد . ابن تیمیه ابتدا تکفیر را به دو بخش « مطلق» و « معین » تقسیم می کند. ابن تیمیه پس از آن ، در بیان تفاوت میان تکفیر مطلق و معین می گوید :
« و از آن چه آمد، مشخص شد که هر کس به خداوند اقرار کند ، دارای ایمان است و اگر به دلیل نرسیدن اخبار به وی ، حجت بر وی تمام نشد ،نباید به سبب عدم قبول ، وی را کافر نامید . با توجه به این اصل ، معلوم شد که عامه ی اهل نماز ، به خدا و پیامبر گرامی اسلام ( صلی اله علیه و آله )ایمان دارند ، هر چند در ویژگی های معبود و صفات خدا ، دارای اختلافاتی هستند . البته کسی که منافق است و تنها به زبان اظهار اسلام می کند و در دل به پیامبر گرامی اسلام ( صلی اله علیه و آله ) کفر می ورزد ، مؤمن نیست و هر کس که اظهار اسلام کند و منافق نباشد ، مؤمن است و به اندازه ی ظرفیت خودش ایمان دارد. چنین فردی اهل جهنم نیست ؛ هر چند درقلبش تنها به اندازه ی مثقال ذره ای از ایمان باشد .
تمامی افراد متنازع در صفات و قدر و … ، با وجود اختلافات اعتقادی ، در ایمان مشترکند . اگر تنها کسی وارد بهشت شود که همانند پیامبر گرامی اسلام ( صلی اله علیه و آله ) خدا را بشناسد ، امت پیامبر ( صلی اله علیه و آله ) هرگز وارد بهشت نمی شدند . همه ی آن ها و یا بیش تر آن ها ،به اندازه ی پیامبر گرامی اسلام ( صلی اله علیه و آله ) قدرت درک خداوند را ندارند . بنابراین ، امت پیامبرگرامی اسلام (صلی اله علیه و آله) وارد بهشت می شوند؛اما جایگاه آنان در بهشت با توجه به درجه ی ایمان و معرفتشان مشخص می شود ».
ابن تیمیه درجایی دیگر ،تکفیر افراد معین را – هر چند دیدگاه های بدعت آمیز داشته باشند – جایز نمی شمارد و فتوا میدهد که هیچ کس نمی تواند احدی از مسلمانان را تکفیر کند ، هر چند خطاکار باشند ، تا وقتی که حقیقت برای آن ها تبیین شود و شبهه زدوده گردد.
ابن تیمیه موانعی را نیز برای تکفیر ذکر می کند که در صرت وجود این موانع نمی توان فردی را کافر شمرد . از نظر او ،موانع تکفیر معین در چهار مورد خلاصه می شود : جهل ، خطا ، ناتوانی و اجبار . به اعتقاد وی ،هر یک از این موانع می تواند مانع تکفیر یا افراد معین شود .
۳ــ وضعیت حال حاضر سلفی گری تکفیری؛این وضعیت در چند دهه گذشته به خصوص پس از اشغال افغانستان توسط حکومت کمونیستی اتحاد جماهیر شوروی سابق از طریق کمک های مادی ومعنوی حاکمان آل سعود در این دوران تجدید حیات دوباره ای یافته اند که طالبان و سلفی های تکفیری را می توان تکفیر کنندگان حال حاضر نامید اینان که خود را به عبارتی از همه مذاهب اسلامی مسلمان تر می پندارند.امروز به خطری بزرگ برای بیش از یک میلیارد مسلمان درجهان تبدیل شده اند و به نوعی نیز ابزار دست سرویس های اطلاعاتی کشور استکباری از جلمه آمریکا و انگلیس و اسرائیل تبدیل وهمچنین سرویس اطلاعاتی کشور عربستان گردیده اند و مثل سربازانی هستند که گوش به فرمان اربابان خود دست به کشتار،تجاوز و قتل عام مسلمانان در جهت حفظ منافع کشورهای سلطه جو عمل می کنند،ودر ارتباط با اقتصاد نیز در گذشته بین سران این گروه از جمله به شراکت اقتصادی خانوادگی بن لادن و اقوام ایشان با خانواده رئیس جمهور سابق آمریکا(بوش پدر)می توان اشاره نمود.
۴ــ نگاهی اندک به اقدامات ضد بشری سلفی های تکفیری؛ از اقدامات ضد دینی و ضد بشری این گروه می توان به کشتن سایر مذاهب ازجمله شیعیان وحتی غیر شیعیان نیز از جمله عملیات های تروریستی (انتحار)کشورهای عراق،پاکستان،افغانستان و لبنان و راه انداختن جنگ وخونریزی در کشور سوریه در سه سال اخیر اشاره نمود و در چند هفته گذشته نیز حتی روس ها نیز مدعی گردیده اند که حملات تروریستی انتحاری در این کشور که توسط زنان سیاه پوش بیوه انجام گرفته نیز توسط این گروه با حمایت سرویس های اطلاعاتی عربستان سعودی صورت گرفته است،و به بعضی از اقدامات اینها به عنوان فتوا نیز از آن استفاده می کنند جای بسیار تأسف و تعجب دارد،که نمونه هایی از آن به شرح زیر تقدیم می گردد: تعیین مجازات برای مرده ها، طالبان در افغانستان حتی اگر یک مرده نیز ریش آن به اندازه ای میزانی که آنها مشخص کرده اند نباشد بعد از مرگ نیز برای او مجازات در نظر می گیرند وحتی در بعضی از موارد به مرده ها نیز شلاق زده اند و در اکثر دستوراتشان از رفتن دختران به کلاسهای درس جلوگیری می کنند،اما بمب گذاری در حرمین امامین عسکرین در عراق و تهدید و تخریب و بمب گذاری در سایر اماکن زیارتی از جمله عتبات عالیات و در سوریه که از اعدام زنان تا مردان و کودکان و نوجوانان غیر نظامی گرفته تا شهروندان عادی و نیروی اسیر نظامی که دیگر جای خود دارد، و بی شرمانه ترین فتوا گروه های سلفی را می توان جهاد نکاح نامید،یعنی زنان و دختران اسیر شده و همچنین حضور زنان و دختران از سایر کشورها برای استفاده جنسی تروریست های سلفی به صورت دسته جمعی و در اینجا یک سوال برای هر انسان مسلمانی پیش می آید و آن این است که حرمت نگهدارشتن عده چه می شود،آیا برای طلاق یک زن نیاز به عده نیست،ولی متأسفانه بحث عده که جای خود، حتی به زنان و دخترانی که صاحب حمل نیز می شود می گویند این محصول جهاد است و خلاصه سخن این است کدام یک از اقدامات این گره تروریستی با آموزه های دینی و شرعی مسلمانان مطابقت دارد.
کارشناس ارشد روابط بین الملل


