تاریخ : دوشنبه, ۱۹ آبان , ۱۴۰۴ Monday, 10 November , 2025

ما چه کرده ایم؟!

  • کد خبر : 4251
  • 26 اردیبهشت 1393 - 15:39

دکتر سید ولی الله موسوی –

حدود ده سال پیش در روز اول از یک سفر کاری به یکی از کشورهای اروپای شرقی ، به اتفاق همراهان برای صرف نهار به یک رستوران ایرانی وارد شدیم . چند دقیقه بعد در پیاده روی خیابان مقابل رستوران ، خانم و آقائی به هم رسیدند و بدون توجه به عابرین همدیگر را در آغوش گرفتند و…
اینجانب پس از مشاهده این رویداد عجیب ، لحظاتی مبهوت بودم، چون سفر اولم به یک کشور غربی بود اما دوستان همراه گفتند این ها در این دیار چیز عجیبی نیست …
در نتیجه بخاطر اینکه ملت ما تاکنون از این آفت اخلاقی مصون مانده است خدا را شکر کردم و برای غافلان و گمراهان ، رهائی و راهیابی را آرزو نمودم اما اینک پس از حدود ده سال از آن ماجرا ، خوب که نگاه می کنم چیزهائی را می بینم که آن روزها فکر نمی کردم روزی به آن دچار شویم . یعنی فکر نمی کردم غفلت غربی روزی دامنگیر فرهنگ ایرانی شود . این است که از خود می پرسم مگر ما چه کرده ایم ؟!
وقتی عملکرد سالهای گذشته خانواده ها و نهادهای اجتماعی را ملاحظه می کنیم ، می بینیم که بسیاری از کارها باید انجام می شد اما نکرده ایم و بسیاری دیگر نباید انجام می شد اما متأسفانه کرده ایم و به پیامدهای آن توجه نداشته ایم و اینک در همان راهی گام می زنیم که روزگاری در ممالک غربی ناپسند می انگاشتیم ، غافل از آنکه دود این غفلت ها ، دیر یا زود در چشم ما خواهد رفت و آنوقت پشیمانی هیچ فایده ای ندارد.
انقلاب ما که بدرستی سودای تغییر ارزش های اجتماعی را داشت ، متأسفانه قبل از آنکه فرصت سازندگی و استقرار نهادهای فرهنگی و بازسازی هنجارها و ارزش های اجتماعی را بیابد ، با ترفند قدرتهای استکباری دستخوش جنگ و جدال و ناامنی در مرزهای داخلی و خارجی شد و هشت سال تمام فرصت سازندگی از ملت ما سلب گردید . پس از خاتمه جنگ هشت ساله ، ترمیم خسارات و بازسازی فیزیکی و روانی جامعه و رسانیدن کشور به نقطه صفر ، همچنان هشت سال دیگر نیاز داشت که در نتیجه همه توان و انرژی کشور را گرفت و بدین ترتیب ۱۶ سال از عمر انقلاب به صورت کم ثمر صرف شد . پس از آن در دو نیمه هشت ساله دیگر، دولت های افراط و تفریط با سیاست بازی و بازی های سیاسی بر سر هم زدند و با این کار مانع از انجام کارهای بنیادین و ضروری شدند . در نتیجه مردم ما که بر سر گنج های خداداد نشسته اند ، همچنان مجبورند زندگی فقیرانه ای داشته باشند و با یک اخم دولت های شرور قافیه اقتصاد و تولید و اشتغال را می بازند.خوب که نگاه می کنیم مشکل اصلی ما چیزی جز غفلت نیست و در نتیجه با تراکمی از مشکلات مواجهیم.  ما  از یک سو اسیر خودخواهی ها و افراط و تفریط های جاهلانه ایم و از سوی دیگر گرفتار فرهنگ تساهل و تسامح غیر منطقی هستیم که نهال ارزش های اجتماعی را خشک می کند . گاهی بیرون آمدن یک تار مو را از سر زنان ما بر نمی تابیم و به خاطر دستمالی قیصریه را به آتش می کشیم اما وقتی دیگر به غایت بی غیرت می شویم و دم بر نمی آوریم و سر در لاک خود فرو می بریم و حساسیت نشان نمی دهیم، غافل از آنکه سیل بنیان کن در راه است و به کوچه پس کوچه های شهر ما رسیده است. کافی است پنجره را باز کنیم و انحرافات را (حتی از آن نوع که در آغاز این یادداشت آمد) ببینیم.
متأسفانه مرز مسائل ارزشی و اخلاقی هم معلوم نیست، چون فرهنگ جامعه ما متولی واحدی ندارد. معلوم است آشپز که چندتا شود ، آش یا شور می شود یا بی نمک. این است راه و رسم و شیوه عمل ما!…  در خیلی از مواقع جرأت بیان دردها و اعلام واقعیات جامعه را به مردم نداریم درحالی که با بیان واقعیت ها و حساس سازی جامعه، امکان جلب توجه مردم برای مشارکت در حل مشکلات افزایش می یابد.
ما چه کرده ایم که نهاد خانواده ها انسجام گذشته را ندارد و پیام نامهربانی و نرخ طلاق نگران کننده شده است . ما چه کرده ایم که پدیده شوم اعتیاد چهره غول بی شاخ و دمی را پیدا کرده و غیر قابل مهار شده و مواد مخدر مانند نقل و نبات در هر کوی و برزن عرضه می شود . ما چه کرده ایم که معادلات اقتصادی را نمی توان به تعادل مجدد کشانید . آب داریم و آباد نمی کنیم ،دریا داریم و زمزمه خرید آب از امارات حاشیه خلیج فارس را سر می دهیم، استعداد داریم و پیشرفت نمی کنیم، ایمان داریم و عمل نمی کنیم، انگیزه داریم و پشتکار نداریم، وجدان داریم و صداقت نشان نمی دهیم.
ما چه کرده ایم که نسل جوان نمی تواند بزرگترها را مدل و الگوی خود قرار دهد و بجای آن فاصله بین نسل های پس از انقلاب به شکافی جدی تبدیل شده است.
مشکل ما این است که بجای حل مسئله صورت مسئله را پاک می کنیم ، سر رشته را رها کرده و راه را گم کرده ایم و در حفظ و حراست از امانت معمار بزرگ انقلاب کوتاهی نموده ایم . اینک که فرصت خدمت به دولت تدبیر و امید (که سنتز افراط و تفریط دولت های اخیر است )رسیده ، انتظار می رود این دولت سر رشته را بگیرد تا راه را گم نکند . براستی دولت تدبیر با امید مردم چه خواهد کرد…

منشر شده در هفته نامه مسائل روز
* عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید تحریریه منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد، منتشر نخواهد شد.