استاد شهید مرتضی مطهری در یکی از آثار خود به زیبایی و صراحت تمام مینویسد: “امثال من گاهی با سئوالاتی مواجه میشویم که با لحن تحقیر و مسخرهآمیزی میپرسند: آقا! سواره (ایستاده) غذا خوردن شرعاً چه صورتی دارد؟! با قاشق و چنگال خوردن چطور؟! آیا کلاه لگنی به سر گذاشتن حرام است؟! آیا استعمال لغت بیگانه حرام است؟!… در جواب اینها میگوییم: اسلام دستور خاصی در این موارد نیاورده است. اسلام نه گفته با دست غذا بخور و نه گفته با قاشق بخور؛ گفته به هر حال نظافت را رعایت کن. از نظر کفش و لباس نیز اسلام مد مخصوصی نیاورده است. از نظر اسلام، زبان انگلیسی و ژاپنی و فارسی یکی است؛ اما… اما اسلام یک چیز دیگر گفته است؛ گفته شخصیت باختن حرام است، مرعوب دیگران شدن حرام است، تقلید کورکورانه کردن حرام است، هضم شدن و محو شدن در دیگران حرام است، طفیلیگری حرام است… .” (مطهری، مرتضی، تجلی پیام، ص ۱۶۶)
شفافیت این جملات به گونهای است که گویی لحظاتی پیش نگاشته شده است. گویی برای پاسخ به دهنکجی بسیاری از مدعیان امروزهای است که به باور خامشان، سوار بر مرکب مرادند و یکهتاز میدان. این روزها این امر در عرصه سیاسی بیش از سایر عرصهها مشهود است. ظهور افرادی که قدرت را قبله خود میکنند و بی هیچ اعتقادی در عرصههای پیروز میدان ـ چه اصولگرا یا اصلاحطلب ـ ظاهر میشوند و آنقدر بر طبل تفرقه میکوبند تا فضا بهقدری غبارآلود، غیرشفاف و مبهم باشد که بهراحتی بتوانند در آن جولان دهند و جولانگاهشان زیر ذرهبین نباشد. این افراد همان تمسخرکنندگان دیروز و دلالان سیاسی امروزاند. آنان نهتنها رجال سیاسی که اعتماد جوانانی که صرفاً بهواسطه ایمان راسخ به باورهایشان در راستای قانون اساسی و تأکید رهبر معظم انقلاب به صحنه آمدهاند را معامله میکنند. زیرا جوان معتقد به ارزشها و باورها در هر تشکل و گروهبندی رایج و قانونی کشور که باشد، به تعبیر استاد مطهری، زیر بار شخصیت باختن، مرعوب دیگران شدن، تقلید کورکورانه کردن، هضم شدن و محو در دیگران شدن نمیرود. اما آنان که در ظاهر جوان خط بطلانی بر اصل این واجبات میکشند، کداماند و از چه جریاناتی حمایت میشوند؟ مگر نه اینکه گاه به گاه شنیدههای ما و جریانات منتقد دولت از مطالباتی در بخشداریها، فرمانداریها و استانداری حکایت میکند که خبر از سهمخواهیهایی دارد که مدیران ارشد شهرستانها را دائم به مصلحت اندیشی(!) رجوع میدهد؟!
مسأله اینجاست که متأسفانه در هر دولتی که بر سر کار باشد ـ فرقی نمیکند؛ اصلاحطلب، اصولگرا یا اعتدالگرا، هرچه باشد ـ معاملهها به نام جوانان فعال سیاسی و اجتماعی استان تمام میشود. یکی از این موارد که اخیراً از سوی “عصر تدبیر” رسانهای شد، استخدام بدون مجوز و بدون قاعده در استانداری است؛ مسألهای که علیرغم واکنشهای بسیار تند، هیچ پاسخ به آن داده نشده است و به سمتی رفته که شایعاتی در اینخصوص را دامن زده است.
واکنش صریح یکی از رسانههای اصلاحطلب و انتقاد از جذب بدون مجوز ثابت کرد که برخلاف سخنان در گوشی برخی از مسئولین، این افراد نه از احزاب تعرفه شدهاند و نه سوی نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی؛ بلکه دلالان و پادوهای برخی از همین افراد هستند که تحت عناوین مبهمی(!) بهراحتی در استانداری و فرمانداریها تردد میکنند و اخیراً نیز بهواسطه وعده حمایت انتخاباتی از یک نماینده که کرسی خود را در دور آتی انتخابات از دست رفته میبیند، مورد حمایت بیشتری واقع شدهاند!
برخی از این افراد معلومالحال با اشاره رابط خود در همه نشستها و مراسمهای رسمی حضور یافته و با هدف قرارگیری در جرگه مسئولان استان و ثبت تصویرشان در خبرها، نقشآفرینی میکنند و احتمالاً با اشاره همان رابط، جلساتی را برای ارتقاء(!) مدیران میانی به مدیران بالادستی در اقصی نقاط گیلان، خصوصاً در شرق گیلان برگزار میکنند. از اینرو ظاهراً منع قانونی جذب این افراد با طرح دور زدن قانون بدین شکل که این افراد ابتدا توسط شرکت واسطهای جذب شوند، چندان مانعی برای آنان محسوب نمیشود.
سئوال دیگری که در اینخصوص مطرح است، سطح علمی، تجارب و میزان شایستگی این افراد است؛ مسألهای که دغدغه اصلی این نوشتار بوده است. بهعنوان مثال، یکی از این افراد که برای بخشداری یکی از شهرهای شرق گیلان درنظر گرفته شده است، دارای آخرین مدرک تحصیلی دیپلم است و حداقلترین تجربه و سابقه اجرایی نیز در تمام طول زندگی او قابل رؤیت نیست! سایرین نیز از شرایط مشابهی برخوردارند و از کمترین شرایط برای مسئولیتپذیری برخوردار نیستند که خالی بودن سوابق کاری، تحصیلاتی و مهارتی در رزومه آنان، خود گواهی بر این مدعاست! این درحالی است که گفته شده هنوز از چند تن از جوانان گیلانی که در آزمون استانداری گیلان پذیرفته شدهاند، دعوت به کار نشده است. از سوی دیگر، درحالی که جوانانی با تحصیلات تکمیلی بالا و با سوابق درخشان در استان آماده خدمت به مردم و تحقق وعدههای دولت “تدبیر و امید” هستند، بهکارگیری افراد کمسواد و بیتجربه چه تعبیری میتواند داشته باشد؟
باری؛ انتظار میرود مسئولان مربوطه در اینخصوص توضیحات لازم را ارائه و شفافسازی نمایند./لاهیگ


