تکمحصولی بودن کشاورزی در گیلان ارتباط مستقیم با گسترش فرهنگ قهوهخانهنشینی روستاییان در ۶ ماهه دوم سال دارد.
قهوهخانهنشینی نخستین پدیده اجتماعی بود که در جامعه شهری ایران شکل گرفت و مردان را از محیط خانه و کارگاه به فضای بیرون از خانه و محل عمومی جذب کرد.
در آغاز افرادی از گروههای ادیب و شاعر و نویسنده برای تبادل افکار و عرضه دستاوردهای ذوقی خود و تبادل اطلاعات سیاسی، اجتمای و پارهای سرگرمیهای دیگر در قهوهخانهها جمع میشدند، اما رفته رفته با توسعه قهوهخانه در شهرها کاربری آن فراگیرتر شد و جامعیتی بیشتر یافت و افراد از گروههای اجتماعی گوناگون به ویژه گروههای شغلی و اصناف به آن روی آوردند و قهوهخانهها را پاتوق خود کردند.
قهوهخانهها همچون یک نهاد اجتماعی – فرهنگیِ نقشمند در جوامع سنتی شهرهای ایران عمل میکردند و در طول حیات چند صدساله خود در هر زمان و دوره و به اقتضای اوضاع اجتماعی هر شهر و دیاری با مردم جامعه و فرهنگ مردم ارتباط داشته و همراه با گرایشها و اعتقادات مذهبی مردم فعالیت داشتهاند.
قهوهخانهها عموما همراه و همگام با آرمانها و گرایشهای عامه مردم جامعه بودند و برنامههای خود را مطابق با سالشمارهای ایرانی و اسلامی و روزهای عید و عزا در سال تنظیم و تدوین میکردند؛ در واقع نقش مذهب در فضای قهوهخانه بسیار پررنگ بود و قهوهچیان به اجرای اعمال مذهبی در ایام سوگواری سخت باور داشتند.
قهوهخانهها افزون بر نقش خود در برقرار کردن ارتباط میان اهل هر پیشه و صنف با هم و افراد هر صنف با صنفهای دیگر، زمینه را برای تماس مردم با نیروهای کار نیز فراهم میکردند. قهوهخانه مرکز تجمع بزرگان و جای بحث و گفتگو، مشاوره و تصمیمگیری درباره امور جاری محله و رفع مشکلات خانوادهها بود.
به هنگام رویدادهای سیاسی در جامعه و قیام مردم در جنبشها و نهضتهای اجتماعی و سیاسی، قهوهخانهها نقش فعال و موثری در آگاه کردن مردم و برانگیختن آنان به سود یا زیان دستهای و گروهی خاص داشتند. نهاد قهوهخانه نقش برجستهای نیز در پیدایش و رشد دو مکتب هنری – مردمی در فرهنگ ایران داشته است.
یکی از این مکاتب، مکتب ادبی – هنری نقالی و شاهنامهخوانی بود و مکتب دیگر هنر صورتپردازی از مضامین داستانهای حماسی شاهنامه و داستاننامههای مذهبی از زبان شاهنامهخوانان و داستانسرایان بود؛ بعدها این نوع صورتگری به مکتب یا شیوه «نقاشی قهوهخانه» شهرت یافت؛ این دو شیوه هنر کلامی و تجسمی نقالی و نقاشی، تاثیر چشمگیر و عمیقی در نگهداشت و توسعه ارزشهای فرهنگ سنتی در میان توده مردم جامعه ایران گذاشت.
در کنار نقش مثبت و تاثیرگذار نهاد قهوهخانه در حفظ و اشاعه فرهنگ ملی، قومی و مذهبی و آفرینش و پرورش برخی جلوههای هنری در جامعه، شماری از قهوهخانهها نقش منفی و ویرانگری هم در رواج بزههای اجتماعی در جامعه داشتند و عملا در توسعه استعمال مواد مخدر و مسکرات در میان مردم، به ویژه قشر کارگران شهرهای مختلف سهیم بودند؛ قهوهخانههایی نیز پاتوق دستههایی از اراذل و اوباش و چاقوکشان، دزدان، جیببران و قماربازان بودند.
برخی کارکردهای قهوهخانهها در رواج فرهنگ قهوهخانهنشینی در روستاها موثر بوده است؛ از جمله اینکه این مکانها از دیرباز بهترین مکان برای اطلاع یافتن از وقایع و خبرهای روستا، منطقه و کشور و برخی امورات مذهبی بوده و هستند؛ در واقع قهوهخانه بهترین مکان برای اطلاع از آخرین اخبار روستاست و بسیاری از مردان روستایی برای کسب اطلاع از این اخبار به قهوهخانه میروند.
مردان روستایی در گیلان پس از پایان فصل کشت و کار طبق رسمی قدیمی عادت دارند اوقات بیکاریشان را در قهوهخانهها سپری کنند. کشاورزان گیلانی عموما در ۶ ماهه دوم سال بیکارند و جز حضور در قهوهخانهها برای وقتگذرانی چارهای ندارند.
کالبدشکافی چرایی گسترش فرهنگ قهوهخانهنشینی در روستاهای گیلان که براساس بررسیهای تاریخی ریشهای ۵۰۰ ساله دارد، نشان میدهد عوامل گوناگونی چون پیشینههای تاریخی و عادات مرسوم، تکمحصولی بودن کشاورزی در گیلان و کمبود و یا نبود امکانات تفریحی، فرهنگی و ورزشی در مناطق روستایی از مهمترین دلایل گسترش این فرهنگ در روستاهای گیلان است.
بررسیها نشان میدهد تکمحصولی بودن کشاورزی در گیلان ارتباط مستقیم با گسترش فرهنگ قهوهخانهنشینی در روستاهای این استان دارد؛ کشاورزان گیلان برنجکار و یا چایکارند.
براساس آمارهای سازمان جهاد کشاورزی، گیلان ۲۳۸ هزار هکتار شالیزار دارد که در حال حاضر در کمتر از ۳۰ هزار هکتار از این شالیزارها پس از برداشت برنج دیگر محصولات کشاورزی کاشته میشود؛ این درحالیست که براساس بررسیها بیش از ۱۰۰ هزار هکتار از شالیزارهای گیلان برای کشت دوم محصولات کشاورزی مناسبند.
نزدیک به ۵۰ هزار هکتار از شالیزارهای گیلان بدون نیاز به هیچگونه عملیات آمادهسازی، پس از برداشت برنج آمادگی کشت دوم دارند و در ۸۰ هزار هکتار از شالیزارهای گیلان هم در صورت زهکشی و مدیریت آبیاری میتوان پس از پایان برداشت برنج، انواع محصولات زراعی از جمله شبدر، هویج، کلم، انواع سبزیجات و دانههای روغنی به ویژه کلزا کاشت .
کشاورزان گیلانی اگر به جای قهوهخانهنشینی به کشت دوم محصولات کشاورزی بپردازند، میتوانند از هر هکتار زمین حدود ۶۰۰ کیلوگرم محصول زراعی بدست آوردند و یک تا یک و نیم میلیون تومان درآمد داشته باشند.
یک حساب سرانگشتی نشان میدهد رواج فرهنگ قهوهخانهنشینی در روستاهای گیلان با گسترش بیکاری فصلی میلیاردها ریال خسارت به اقتصاد گیلان وارد میکند.
براساس آمارها گیلان بیش از ۲ هزار و ۸۰۰ روستای بیش از ۲۰ خانوار جمعیت دارد. اگر در هر یک از این روستاها به طور میانگین ۲ قهوهخانه وجود داشته باشد(البته این تعداد در روستاهای بزرگتر گاه به ۴ قهوهخانه هم میرسد) سرجمع تعداد قهوهخانههای روستایی گیلان حدودا ۵ هزار و ۶۰۰ باب خواهد بود.
اگر در هر یک از این قهوهخانهها روزانه ۵۰ نفر رفت و آمد کنند، ۲۸۰ هزار نفر گیلانی هر روز ساعاتی از وقتشان را در قهوهخانهها و به نوشیدن چای و دیگر سرگرمیها میگذرانند .
براساس این محاسبات اگر هر یک از این ۲۸۰ هزار نفر به جای سپری کردن ۳ تا ۴ ساعت از اوقات بیکاریشان در قهوهخانهها روزانه فقط ۲ ساعت کار کنند و در قبال آن ساعتی ۲ هزار تومان مزد دریافت نمایند، ۱۱میلیارد و ۲۰۰ میلیون ریال درآمد روزانه حاصل خواهد شد و این مبلغ در هر ماه حدود ۳۳۶ میلیارد ریال و در ۶ ماه فراغت کشاورزان از کشت و کار، بیش از ۲۰۰۰ میلیارد ریال خواهد بود.
اگر ارزش ریالی محصولاتی را که در صورت جایگزینی کشت دوم محصولات کشاورزی با فرهنگ قهوهخانهنشینی میتوان در گیلان تولید کرد به این مبلغ اضافه کنیم، خسارتهای پنهان فرهنگ قهوهخانهنشینی در گیلان بیش از ۳ هزار میلیارد ریال خواهد بود.
نباید فراموش کرد که قهوهخانهها میتوانند مکانهای مناسبی برای بسیاری از بزهها از جمله اعتیاد باشند و نیز در صورت رعایت نکردن اصول بهداشتی عامل شیوع برخی بیماریها هم هستند؛ بیشک بخشی از هزینههای مقابله با اعتیاد و درمان بیماریهایی مرتبط با آن را میتوان پای قهوهخانهها نوشت.
بر این اساس توسعه کشت دوم باید بیش از پیش در گیلان جا بیفتد، زیرا در سیستمهای چندکشتی منابع تولید از قبیل زمین، آب، مواد غذایی و تشعشع با کارایی بیشتری استفاده میشوند و عوامل نامطلوب نظیر بیماریها، آفات و علفهای هرز بهتر کنترل میگردند؛ کشت دوم در شالیزار علاوه بر بهرهوری مناسب از زمین شالیزار باعث افزایش درآمد اقتصادی برنجکاران میگردد. ل
اولویت محصولات در کشت دوم در شالیزارهای گیلان با راتون است، زیرا برنجی است که با هزینه کمتر از برنج اولیه پرورش مییابد و گرانتر از آن به فروش میرسد.
همچنین امکان پروش و تولید ماهی قزلآلا در شالیزارهای سراسر استان گیلان متناسب با مزیتهای نسبی هر منطقه و منابع موجود وجود دارد؛ یکی از مزیتهای پرورش ماهی قزلآلا در شالیزار علاوه بر افزایش درآمد کشاورزان، اشتغالزایی و رفع بیکاری، غنیسازی خاک شالیزار با فضولات ماهی و کاهش مصرف کود و سموم شیمیایی در فصل زراعی آینده را به دنبال دارد


