آوای رشت:
زبان فارسی به عنوان پایه وحدت زبانی در ایران، مقوم ریشههای زبانهای محلی و بومینیز به حساب میآید. ادبیات بومیهر منطقه از ایران دارای ویژگیهای خاصی است که سخنوران آن منطقه را با آن مشخصات به تاریخ ادبیات فارسی میشناساند.
گیلان دیار سبز شعر و ادب فارسی دربرگیرنده گویش محلی گیلکی است. مسیر تاریخ بر تحولات این گویش بیتاثیر نبوده است و حرکتهای سیاسی و اجتماعی که از دوره مشروطه در قلب این منطقه آغاز شد و حضور نهضتهای فعالی چون نهضت جنگل توانست دریچههای تازهای را به سوی ادبیات این منطقه بگشاید. اشعار سیدشرفشاه گیلانی (پیرشرفشاه دولابی) را میتوان نمونه قدیمیشعر مکتوب گیلکی دانست؛ همچنین قدیمیترین بازمانده شاعران گیل و دیلم مربوط به عصر آلبویه است که از حکومتهای محلی این عصر همواره حامیشعر و زبان گیلکی بوده اند.
با توجه به گستردگی گیلان قدیم و عدم وجود مرزبندیهای استانی در گذشته، با نگاهی به حوزه نثر و رجوع به تاریخ محلی این منطقه و با استناد به تذکرههای موجود باید گفت نخستین حرکتهای نثر مکتوب در قرون سوم و چهارم هجری توسط دانشمندان زیدیه به زبانهای گیلکی و طبری به تفسیر قرآن اختصاص داشته است وکتابهایی چون «قابوسنامه»، «مرزباننامه» (شکرهنامه)، «ویس و رامین» به زبان گیلکی و طبری از نمونههای دیگر نثر مکتوب به شمار میروند. در عصر دیالمه نیز نثر دیلمیمتداول بوده است. قدیمیترین اثر به زبان گیلکی، نوشتهای از میرظهیرالدین مرعشی درباره بنای آمل به زبان دیلمیاست و در کتاب تاریخ طبرستان آورده شده است. این نوشته را در قرن ۱۳ میرزا ابراهیم گیلانی به فارسی ترجمه کرده و به گیلانشناس اروپایی «درن» داده است. میرزا ابراهیم همچنین داستانهای عامیانه فارسی را به گیلکی برگردانده است که متاسفانه امروز نمونهای از آن موجود نیست.
در دوره مشروطه به دلیل اینکه گیلان پل ارتباطی ایران و روسیه بوده است از پایگاههای مهم سیاسی و تجاری آن دوران در ایران به شمار میرود. سیاق شهرنشینی از همان زمان در گیلان گسترش مییابد و انگیزههای تازهای را در فضای شهری برای مردم این دیار رقم میزند.
مشروطه و حرکتهای آزادی خواهانه آن دوران در عصر قاجار، رویکردهای تازهای را در بدنه ادبیات بومیایران ایجاد کرد و در گیلان نیز اتفاقات تازهای در شعر و ادب این منطقه رخ داد؛ در این عصر شاعران برجستهای در عرصه ادبیات گیلکی قد برافراشتند و دیدگاههای سیاسی و اجتماعی را در شعر وارد کردند. توجه به عناصر بومیاز جمله زبان گیلکی، ضربالمثلهای گیلکی و واژگان بومیدر مطالب نشریههای آن زمان، سرآغاز شکلگیری ادبیات معاصر گیلکی شد. توجه به هویت فرهنگی، بومی و زبان گیلکی در این دوره اندکاندک شکل تازهای به خود گرفت.
ادبیات جنگل نیز در همین دوران شکل گرفت و توانست در عرصههای مختلف فرهنگ و اندیشه جامعه گیلانی تاثیر گذار باشد. در سال ۱۲۹۳ تا ۱۳۰۰ خورشیدی (آغاز تا پایان نهضت جنگل)، بیش از ۱۶ مجله و روزنامه انتشار یافت و افرادی چون میرزا حسین خان کسمایی با اداره روزنامه جنگل سرآغاز حرکتهای نو را رقم زدند. نخستین شماره روزنامه جنگل در ۲۰ خرداد ۱۲۹۶ خورشیدی منتشر شد. روزنامه جنگل در اولین شماره خود بخشی به نام ادبیات گشود که چاپ اشعار نهضت جنگل در این روزنامه، رفته رفته فضا را برای باب تازهای در ادبیات محلی تحت عنوان ادبیات جنگل باز کرد. ممکن است پارهای از اشعار و منظومههایی که در شمارههای مختلف روزنامه جنگل چاپ میشد از نظر هنری و ادبی اندکی مورد تسامح قرار گرفته باشد لیکن از نظر محتوا بر حرکتهای سیاسی آن دوران تاثیرگذار بوده است./ همشهری


