تاریخ : سه شنبه, ۲۰ آبان , ۱۴۰۴ Tuesday, 11 November , 2025

جشنواره ای با صندلی های خالی!

  • کد خبر : 3604
  • 27 اسفند 1392 - 21:33

تقریبا ده سال پیش در چنین روزی جا برای سوزن انداختن در سالن نبود. آن زمان خیلی ها نمی دانستند رسانه چیست و مطبوعات به چه کار می آید. خیلی ها هنوز قلم به دست شدن را نمی دانستند و حتی تا به امروز هم نیاموخته اند.

برخی هم هنوز از جای دور و نزدیک نیامده بودند تا امروز اصحاب رسانه در گیلان باشند. باری هر چه بود. فضای پر شور و حالی بود. جشنواره مطبوعات از روز نخست ثبت نام تا اختتامیه چنان پر حرارت دنبال می شد که رقبت های جدی گاهی دلخوری هایی هم به یادگار می گذاشت.

پس از جشنواره  نیز اهالی رسانه حداقل  چند ماهی را چنان به اصطلاح خودمان “حرفه ای” نویسی را با جدیدت دنبال می کردند که دست کم در جشنواره آتی جزء فینالیست ها باشند. مروری بر رسانه های ده سال پیش از این تحولات و حتی نوع نگارش و رعایت اصول حرفه ای مطبوعات خود گواهی بر این نوشته هاست.

در یکی از این جشنواره ها هنوز اسامی منتخبان اعلام نشده بود که زمزمه هایی سالن را فرا می گرفت و چنان شوری در سالن برپا بود که از آن تاریخ تا کنون، چنین امری را در عرصه مطبوعاتی استان ندیدیم. در آن روز یکی از منتخبان که برای بار دوم به جایگاه دعوت شده بود پسر کوچکش را بغل کرد و به بالای سن رفت و از اینکه رتبه اول را به دست نیاورده بود، پشت تریبون  با استدلال جالبی از نتیجه داوری شکایت کرده بود. آنهم چه شکایتی…

رقابت در چند روزنامه و هفته نامه فعال استان چنان داغ بود که نه تنها رسانه های آنان که مسئولین را نیز به واکنش های جالبی کشانده بود و فضا دست کم دو روزی به مراد مطبوعاتی ها می گذشت.

نمی دانیم چه باید گفت از کم شدن سهم گیلان از شور رسانه ای یا اصحاب رسانه ای. از اهالی دیروز مطبوعات گیلان خبری های دقیقی نداریم. برخی پایتنخت نشین شده اند و گاه به گاه در ستون های لاغر و باریک رسانه های سراسری می نویسند. برخی گاه به گاه چیزی می نویسند که شاید عادت نوشتن از سرشان نرود. برخی قلم را به دیوار اتاقشان آویخته اند و عطایش را به لقایش بخشیده اند و برخی تا اسم مطبوعات را کنارشان می بری در طرفته العینی به چاک می زنند و البته برخی هنوز هم هستند که با همه کاستی ها و سرخوردگی ها و بی مهری ها همچنان می نویسند. چه کم اند این عزیزانِ دلسوزِ عاشق…

 حجم عظیمی از مطبوعات گیلان بی تعارف چنگی به دل نمی زند. تیراژ این نشریات با پایین ترین تاریخ خود رسیده است. در اکثر شهرستانهای گیلان در بهترین حالت ۱۰ نشریه محلی توزیع می شود در حالی که تعداد مجوز های گیلان رکورددار کشور است با اینحال مضحک است که صندلی های خالی، میزبان مسئولین چنین جشنواره ای می شود.

در مطلبی که به مناسبت روز خبرنگار نوشتیم، اشاره شد به اینکه دیگر بسیاری از اهالی رسانه گیلان نه عضو خانه مطبوعات می شوند و نه در چنین جشنواره هایی حضور می یابند و البته این صرفا به معنای اعتراض یا امری مانند این نیست اما هر چه هست مساله ای قابل تامل است که مسئولین ارشاد استان تاکنون مجال بررسی آن را نیافته اند.

حالا اگر در انتخابات خانه مطبوعات حاشیه های عجیب و مفتضحانه ای دیده می شود ، اگر به گواه رسانه ها برخی از حضار را بستگان درجه یک و دو چند کاندیدای هیات مدیره تشکیل می دهند، اگر به گواه بازرسان تقلبی صورت می گیرد و سوژه برخی رسانه های جناحی استان می شود، اگر بیش از ۸۰% مدیران مسئول نشریات را خانوادگی اداره می کنند و اگر بسیاری از مطبوعات رپرتاژ نامه شده اند و اگر تعداد محدودی دلال خود را اهالی مطبوعات جا می زنند و اگر های بسیاری دیگر… آیا می نمی توان گفت امری به نام “ضرورت” پرداختن به این مساله وجود دارد؟

باری… گفتنی ها کم گفته نشده… اما آقای مسئول محترم. آقای استاندار عزیز، ما هنوز باور داریم که شما تحول می خواهید. باور داریم که شما بهترین را برای اهالی این عرصه می خواهید پس دست کم قبل از هر کاری، هر دستوری، هر انتصابی حداقل دل نوشته های ۱۰ ساله اخیر را یکبار مرور کنید. درد اهالی مطبوعات در خط به خط قلمشان آشکار است. لطفا بخوانید. جامعه زمانی به فرزانگی می رسد که خواندن کار روزانه اش باشد./گیلوند

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید تحریریه منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد، منتشر نخواهد شد.