آوای رشت: صادقزاده در دوره هفتم مجلس شورای اسلامی، نمایندگی مردم رشت را برعهده داشت و نائب رئیس اول کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی بود.
رمضانعلی صادقزاده متولد سال ۱۳۳۷ در رشت و دارای مدرک فوق دکتری مهندسی ارتباطات، دکتری مهندسی مخابرات و فوق لیسانس مهندسی مخابرات از دانشگاه برادفورد انگلستان و لیسانس مهندسی مخابرات از دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی تهران است.
وی که عضو هیأت علمی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی می باشد، در حاضر مسئولیت معاونت توسعه فناوری و صنایع پیشرفته سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران را عهدهدار است.
صادقزاده در دوره هفتم مجلس شورای اسلامی، نمایندگی مردم رشت را برعهده داشت و نائب رئیس اول کمیسیون صنایع و معادن و رئیس کمیته ارتباطات و مخابرات مجلس شورای اسلامی بود.
در حال حاضر فضای سیاسی استان را چطور میبینید؟
فضای سیاسی استان متاثر از فضای سیاسی کشور است و شرایط بین المللی که در آن قرار گرفته ایم. در حال حاضر با توجه به انتخاباتی که در سال ۹۲ صورت گرفته و آمدن دولت یازدهم که با روش و منش اعتدال و با شعارتدبیر و امید وارد عرصه شده، فضای سیاسی کشور با حضور گروه های مختلف سیاسی در کل فضای بهتری شده است. گیلان هم متاثر از همین قضیه هست یعنی گروه های سیاسی مختلف در یک جو دوستانه با همدیگر تبادل اطلاعات میکنند، جلسات و محافل برگزار میکنند و…
هر دولت و هر گرایش سیاسی که بیاید و قوه مجریه را در دست بگیرد در کل باید از ظرفیت های موجود کشور استفاده کند و حذف ظرفیت ها به صلاح کشور نیست. دولت ها (چه دولت اصلاحات باشد، چه دولت مهرورزی،یا دولت تدبیر و امید) زمانی که با رای مردم قوه مجریه را در دست می گیرند بایستی از ظرفیت های مختلف استفاده کنند اما اگر بخواهند به صورت حرفه ای یا به صورت یک گرایش سیاسی در انتخابات پیروز بشوند و مسئولیت اجرایی کشور را بپذیرند، این حق طبیعی شان است که در رده های مدیریتی بخواهند از همفکران خودشان استفاده کنند، چون میخواهند مسئولیت اجرایی کشور را بپذیرند. اما در رده های دیگر طبیعی است که بایستی از ظرفیت های مختلف استفاده کنند یعنی همه چیز را با عینک سیاسی نگاه نکنند.
عملکرد مجلس نهم را چگونه ارزیابی می کنید؟
در کل مجالسی که در دهه اخیر شکل گرفته، به نظر می رسد که جهت گیری نظارتی مجلس در اعمال نظارت بر عملکرد قوه مجریه بعضا رنگ و بوی سیاسی به خودش گرفته، در حالی که اگر واقع بینانه بخواهیم نگاه کنیم نظارت حق مجلس است و بایستی نمایندگان مجلس از این احکام برای اصلاح امور اجرایی کشور استفاده کنند، در گذشته هم این موضوع وجود داشته اما شدت و ضعف آن متفاوت بوده است. از نظر قانونگذاری به وظایف خودشان کم و بیش عمل کردند، اما آن بخش که مربوط به نظارت بر اجرای قانون است، درجه و ضعف اعمال نظارت بر قوه مجریه در بعضی از مجالس بهتر و منطقی تر بود و در بعضی از مجالس با عینک سیاسی تر بوده و به نظر می آید که در مجلس اخیر هم به ویژه در یکی دوسال اخیر یک مقداری از اعمال نظارت بر قوه مجریه با عینک سیاسی، قدری پررنگ تر بوده است.
آیا در این شرایط نمایندگان فعلی گیلان توانستند انتظارات را برآورده کنند؟
نمایندگان گیلان مثل هر دوره به نظر می آید که تلاش های خودشان را انجام دادند منتهی از حوزه عملکردی بایستی از خودشان سوال کرد که با توجه به اینکه رای مردم را داشتند گزارشی را ارایه دهند و در واقع این مردم هستند که در نهایت قضاوت می کنند که بالاخره کدام نماینده چقدر به تعهدات و قول و قرارهایی که داده بود عمل کرده .ولی من به عنوان کسی که در این عرصه تجربه داشتم در کل اظهار نظرم این است که بالاخره نمایندگان فعلی هم تلاش های خودشان را در سطح استان انجام دادند ،حالا بعضا ممکن است موفق شده باشند یا نشده باشند و برای همه شان باید آرزوی موفقیت کرد. بیشتر از این در مورد نمایندگان صحبت نکنم بهتر است. بالاخره باید اخلاق را هم رعایت کرد.
در ایران احزاب چقدر می توانند در بحث انتخابات به مردم کمک کنند؟
احزاب قطعا میتوانند کمک کنند همانطوری که در انتخابات ریاست جمهوری کمک کردند و چه در دولت های گذشته و این دولت بالاخره باتشکل هایی با رنگ و بوی حزبی ورود کردند و حداقل در بسیج کردن مردم پیشگام بودند. در قانون اساسی هم فعالیت های حزبی کاملا به رسمیت شناخته شده منتهی اگرچه فعالیت های حزبی در کشور هنوز آنچنان نهادینه نشده و بعضا در عرصه ورود به انتخابات اعلام موجودیت قوی تر و پررنگتری می کنند، بعد از انتخابات فعالیت هایشان کم رنگ تر میشود به ویژه اگر انتخابات استانی بشود در حوزه مجلس شورای اسلامی، قطعا کار حزبی بیشتر نمود پیدا می کند و در واقع نقش احزاب پر رنگ تر میشود و حسن دیگر این است که نمایندگانی قوی تر و شاخص تر از استان وارد مجلس میشوند و نکته ی سوم هم این است که در واقع مردم بیشتر به برنامه های آن تشکیلات، گروه یا حزب رای می دهند تا به خود شخص و این قضیه برنامه محوری در انتخابات اگر نهادینه بشود یکی از فعالیت های است که میتواند در کشور کاملا اثرات مثبتی را داشته باشد.
به نظر می رسد شما هم قصد ورود به انتخابات مجلس دارید، اگر منتخب مردم شدید چه الویت هایی را در دستور کار خود قرار می دهید؟
براساس وظایفی که نماینده دارد بایستی متناسب با آن وظایف و اختیاراتی که یک نماینده در مجلس دارد باید فعالیت ها را اولویت بندی کرد.
اینکه یک نماینده بگوید که من همه مشکلات مردم را حل میکنم و قول هایی را بدهد که متناسب با اختیارات و شرح وظایفش نباشد، بعدا در حین وظیفه نمایندگی شرمنده میشود که چرا نتوانسته به آن قول ها عمل کند. در سطح ملی مشخص است که وظیفه نماینده قانونگذاری و نظارت بر اجرای قانون است. دراستان گیلان با توجه به رتبه گیلان در بیکاری در سطح کشور فکر میکنم رتبه سوم باشد، این رتبه جایگاه خوبی برای استان گیلان با ظرفیت های خوبی که از نظر منابع انسانی و چه از نظر منابع طبیعی قطعا خوب نیست.
بنابراین به نظر من در استان گیلان هرکسی که بخواهد به عنوان کاندیدا یا نماینده ورود کند باید در الویت بندی کارهای خودش به این موارد توجه کند، در بحث اقتصاد بایستی بیشتر ورود داشته باشد یعنی رشد اقتصادی، توسعه اقتصادی به طبع آن ایجاد اشتغال و رفع محرومیت از اقشار جامعه .
اگرچه در حوزه های مربوط به فرهنگی، سیاسی و اجتماعی چه در حوزه قانونگذاری و چه در نظارت یک نماینده بایستی فعالیت داشته باشد، ولی به نظرم اولویت کاری در حال حاضر در گیلان عمدتا اقتصادی و توسعه اقتصادی است. این توسعه اقتصادی شامل توسعه در حوزه های صنعت،معدن، تجارت، کشاورزی و محیط زیست و… است. زمانی که ما میگوییم در برنامه های ۵ ساله رشد اقتصادی را ۸درصد میبینند، حتما بایستی در حوزه صنعت و معدن ،رشد دو رقمی باشد یعنی به ۱۳ الی ۱۴ درصد برسد و این مستلزم سرمایه گذاری در حوزه های صنعتی – تولیدی در استان است به ویژه آوردن یک صنعت مادر که بتواند با صنایع پایین دستی خودش ،حجم اشتغال زایی بالایی داشته باشد.
شما به نقش محیط زیست اشاره داشتید. محیط زیست چگونه میتواند اقتصاد مردم را بهبود ببخشد؟
ببینید همین که محیط زیست در واقع بتواند همکاری کند با رعایت نکات حفاظتی محیط، با سرمایه گذاری در حوزه تولید، حمل و نقل و گردشگری، این در واقع کمک است به جذب سرمایه گذاری برای رشد اقتصادی. بنابراین همکاری محیط زیست با حفظ نکات ایمنی برای موارد فوق در فرآیند توسعه اقتصادی کاملا موثر است.
در اروپای غربی یا ژاپن شرایط آب و هوایی مشابه گیلان است ولی در آنجا با حفظ نکات زیست محیطی، سرمایه گذاری های بزرگ” صنعتی – تولیدی” کشاورزی صورت می گیرد.
“خوشه های صنعتی” یا ایجاد شهرک های صنعتی یا مجتمع های کارگاهی که تحت عنوان نواحی صنعتی است، در نقاطی که از ظرفیت های بومی آن برای سرمایه گذاری محیط استفاده کند، مشابه کاری است که در غرب صورت گرفته و ایده خوبی برای الگوبرداری میباشد.
سوال پایانی یک سوال شخصی است. اگر مایل بودید جواب دهید. در دوره گذشته انتخابات مجلس چرا صلاحیت شما تایید نشد؟
در انتخابات دوره نهم به اسناد بند یک ماده ۲۹ قانون انتخابات که عدم التزام عملی به اسلام بود، رد صلاحیت شدم یعنی واجد شرایط برای انتخابات شناخته نشدم. در هیات نظارت مرکزی تهران ،در واقع این اتفاق افتاد و از طریق فرمانداری ابلاغ شد. با توجه به اینکه در آن موقع پرونده های زیادی در شورای نگهبان در سطح کشور تجمع داشت و اگرچه اعتراض کردم ولی شاید شورای نگهبان فرصت رسیدگی به اعتراض را نداشت یا برایش میسر نبود تا در واقع بروم و خودم توضیح دهم که اولا دلایل مربوط به این رد صلاحیت را به من بگویند تا من توضیح بدهم که چرا اینطور شد.
بعد از انتخابات و بعد از پیگیری هایی که انجام دادم متوجه شدم که دلیلی که برای اینکار وجود داشت این بود که من قبل از انتخابات سال ۸۸ ریاست جمهوری به عنوان نماینده ادوار از یکی از کاندیدا ها در لیست نمایندگان ادوار، اعلام حمایت کرده بودم. در آن موقع من همین مسئولیتی که الان دارم در وزارت صنعت،معدن،تجارت به عنوان معاون توسعه صنایع فن اوری و پیشرفته را داشتم. در آن اطلاعیه ای که دادیم طبق قانون نمیتوانستیم سمت اجرایی خودمان را بنویسیم و در واقع فقط اسم با عنوان نمایندگان ادوار در لیستی که ( ۲۰۰الی ۳۰۰ اسم در آن وجود داشت) ارایه شده بود اسم بنده هم در آن وجود داشت که از کاندیدای خاصی اعلام حمایت کرده بودیم.
فقط در حد همین اعلام حمایت بود چون مسئولیت اجرایی داشتم ،در هیچ کدام از ستادهای انتخاباتی نمی توانستم حضور فعال داشته باشم و بنابراین حمایت من فقط در همان لیست بود.
بعد از انتخابات هم با توجه به اینکه مسئولیت اجرایی داشتم در هیچ کدام از راهپیمایی ها ،چه برای طرفداری یا برنده انتخابات و یا هیچ کدام از کاندیداها شرکت نکردم، همچنین در اغتشاشاتی هم که در آن موقع بعد از انتخابات اتفاق افتاد، طبیعی بود که در آن شرکت نکرده وآن محکوم کنم..اعتقاد بنده این است که قانون بایستی رعایت شود و اگر هم راهپیمایی بخواهد صورت بگیرد ،چه از ناحیه برنده انتخابات چه غیر برنده باید در چهارچوب قانون باشد .ساختارشکنی ،عدم اجرای قانون و قانون شکنی طبیعی است که مورد تایید هیچ کس نیست و بنده هم تایید نکرده و نمی کنم.
اما به هر جهت به استناد بند ۱ ماده ۲۹ قانون انتخابات بنده را رد صلاحیت کردند و این باعث شد که سعادت حضور در عرصه رقابت های انتخاباتی را در دور نهم را نداشته باشم.
بعد از اغتشاشات اعلام شده بود که خواص از این جریان اعلام برائت کنند و چون بنده خودم را جزء خواص نمیدانستم این کار را نکردم یعنی به ذهنم خطور نکرد که این کار را انجام دهم وگرنه طبیعی بود که همان موقع اغتشاشات را محکوم میکردم.
طبق قانون کاندیدایی که رد صلاحیت می شود حق دارد که تقاضای بررسی مجدد کند و حتی مورد ملاقات قرار بگیرد ،یعنی در یک جلسه ای به او تفهیم اتهام شود و توضیحات از وی خواسته شود ،اما این فرصت را هم نداشتیم ،البته تقاضای جلسه کردم اما چون حجم پرونده ها زیاد بود فرصت این کار به من داده نشد.


