آوای رشت: مظفر نامدار چهره شناخته شده ای در عرصه سیاست و فرهنگ گیلان محسوب می شود و شاید احتیاجی به معرفی وی نباشد.
وی پژوهشگر اندیشه اسلامی معاصر و عضو هئیت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است که در کارنامه این پژوهشگر، سوابق علمی و پژوهشی فراوانی دیده می شود. به گفته خودش اصولگرای عقیدتی است و برای باورهایش تلاش می کند، حتی اگر هزینه های زیادی را متقبل شود.
در ادامه پرسش های خبرنگار خزرآنلاین را از او و پاسخ های جالبی را که به این پرسش ها می دهد، می خوانید.
آیا مردم در مذاکرات هسته ای می توانند نقش آفرینی کنند؟
در مورد جریان هسته ای اکنون موضوع مربوط شده به حفظ بقای ما و موضوع خیلی حساس شده، طبیعی است که مردم هم حساس بشوند.نمیتوانید به مردم بگویید گوشه ای بنشینند و ما کارها را انجام میدهیم.بله در دوره فتحعلی شاه این اتفاقات رخ میداد.اما ما الان در عصر انقلاب اسلامی هستیم عصر بیداری مردم.
استدلال بعضی از دولت مردان ما این است که اگر الان توافق صورت نگیرد بعد ها امکان دارد خطرات بزرگتری مارا تهدید کند. این توهم نباید باشد که اگر الان این امتیاز را ندهیم در ادامه ممکن است امتیاز بزرگتری را مجبور بشویم بدهیم. این استدلال در دوره قاجاریه در انعقاد قرارداد ترکمانچای نیز مطرح شد. شبیه این استدلال را در آن دوران میرزا ابوالحسن خان ایلچی برای عباس میرزا و قائم مقام فراهانی مطرح کرد و همین استدلال آن قرارداد ننگین را بر ما تحمیل کرد.
این تجمعات هم به همین منظور برگزار میشود که خدای نکرده در این توافق ما چیزی را از دست ندهیم که بعد مثل آن دوره پشیمان شویم. مسئولین باید خوشحال باشند که مردم در صحنه حاضر میشوند و تمایلات خودشان را اعلام می کنند .چرا می گویند بر روی این گروه مذاکره کننده فشار است؟ اگر فشاری هم باشد به این علت است که شما پایتان نلغزد و اتفاقاتی بیافتد که نباید بیافتد.
در قدیم مردم پشت حکومت نبودند اما اکنون مردم پشت حکومت هستند مردم هر تاوانی را می پذیرند اگر عزت و استقلال و امنیت و آزادی شان تامین باشد.
سیاست های دولت های گذشته و فعلی را در پیشبرد اهداف هسته ای چطور ارزیابی می کنید؟
در جریان مذاکرات هسته ای ما ۴ گزینه داشتیم. ۱- انرژی هسته ای را کامل تعطیل کنیم ۲- با کدخدا مذاکره کنیم ۳- با سازمانها و گروهها و کشورهایی که به نوعی در مسایل هسته ای تاثیرگذار هستند مذاکره کنیم. ۴- با تکیه به مردم و هوشیاری کامل در مقابل زورگویی های غرب مقاومت کنیم.
دولت آقای خاتمی راه اول را انتخاب کرد و نزدیک به ۲۲ماه مسائل هسته ای ما راتعطیل کرد و خودش را راحت کرد. اما مشکل حل نشد و شرایط به گونه ای بحرانی شد که آقای روحانی از این دوره بعنوان شوک سپتامبر که کشور ما را تا مرز حمله نظامی آمریکا و متحدانش برد، یاد می کند.
دولت آقای احمدی نژاد گفت چون نمیتوانیم با کدخدا مذاکره کنیم و به آنها اعتماد نداریم ، با آژانس و کشورهای دیگر مذاکره می کنیم و دیدیم که این داستان هم جز تشدید تحریم ها چیزی به همراه نداشت.
دولت فعلی هم که آن دو روش را کنار گذاشت و مستقیم با کدخدا وارد مذاکره شد و عجیب هم این هست که کدخدا در طول مذاکرات نه تنها به تحریم های قبلی اضافه کرد بلکه تا توانست ملت ایران را تحقیر و بقول مذاکره کنندگان مدام دبه در آورد. اخیرا هم که تیم مذاکره کننده ایران گفتند طرف مقابل قابل اطمینان نیست.
این را که ما قبلا هم گفته بودیم .برای چه این همه هزینه ،وقت ،سرمایه تلف شد که چه؟ برای این بود که در رسانه ها اعلام کنید ایران دنبال حل مسایل بوده ولی آمریکا و اروپایی ها نه؟ مقام معظم رهبری راه مقاومت و تکیه بر مردم را مناسبترین راه می دانند و معتقدند که راه های دیگر به نتایج مستمر و مستدامی برای کشور منتج نخواهد شد.
از مسئله ی هسته ای بگذریم. سفر اخیر ریاست جمهوری را به گیلان چه دستاوردی برای گیلانیان داشت؟
خود رسانه های اصلاح طلب که گفتند دستاوردی وجود نداشت و از آقای نوبخت گله می کنند که گیلان را تحقیر کرد. این دولت هم که برای گیلان مصوبه نداشتند و همان مصوبات قبلی را تثبیت کردند. یعنی چیز جدیدی رخ نداد، مضاف براینکه بعضی از پروژه ها را تعطیل کردند. مثل جریان میدان نفتی میرزاکوچک خان که وزیر نفت آقای زنگنه خیلی رک گفت سیاست ما فعلا بهره برداری از میادین مشترک است و ما برای میادین اختصاصی هیچ برنامه ای نداریم.یعنی هرچه هزینه شده تعطیل. حتی نماینده رودسر هم گله کرد که پرسش های ما را هم بی پاسخ گذاشتند.این همانی است که قبل تر عرض کردم یعنی هر دولتی که روی کار می آید می گوید هرچه دولت قبلی انجام داده غلط بوده و دوباره بر میگردد به عقب و از اول شروع میکند و ما بابت این موضوع هزینه های زیادی را میپردازیم. ظاهرا این سریال بازگشت به عقب و از صفر شروع کردن در دولت ها یک رویه شده است و اصلا هم فکر نمی کنند با این سیاست چه بر سر مردم می آورند.
در اسفند انتخابات مجلس را در پیش داریم. در حال حاضر فضای انتخابات استان را چطور می بینید؟
در هر انتخاباتی ۲عامل در استان ما تاثیرگذار بوده است. یک بخش تاثیرگزار روی استان ما عامل ملی است که کم و بیش چون استان ما نزدیک به مرکز است و بعضی از مهره های استانی در مرکز حضور فعال سیاسی و اجرایی دارند، به طور طبیعی تاثیرگذار است به عنوان مثال نمیتوان گفت آقای نوبخت یا حزب ایشان در استان ما تاثیر گزار نیست. اگرچه در سطح کلان و ملی خودش را به ثبت رسانده ولی همین تعداد معدود افرادی که به خدمت گرفته است اکثرشان گیلانی هستند که اشکالی هم ندارد.
بخش دیگر تمایلات بومی است که روی استان ما تاثیرگذار است. تمایلاتی که یک بخش آن قبیله ای است البته قبیله ای به مفهوم سیاسی آن یعنی به محض اینکه داوطلبی از بخشی ما آید مردم اصلا نگاه نمی کنند که آیا وی ظرفیت ،استعداد و توانایی دارد؟می تواند در سطح ملی تاثیرگذار باشد؟به صورت اتوماتیک همه بخش متمایل به آن فرد می شود و این تاثیرگزار است درنتایج انتخابات و همیشه هم تاثیرگزار بوده . والان به صورت طمع در آمده است. این موضوع یعنی از هر بخشی اگر یک داوطلب نمایندگی باشد آرای آن بخش متمایل می شود و محدوده ای از آرای شهر رشت هم اگر بگیرند خلاصه می تواند اینها را به دور دوم ببرد.
جبهه بندی ها و جناح بندی ها در کلیات انتخابات آینده مشخص است ولی در جزئیات هنوز ما چیزی به ظاهر نمی بینیم. یک عده ای عجله داشتند و خیلی سریع شروع کردند و ظاهرا پول خوبی هم دارند و از دو سال پیش دارند هزینه می کنند. مثلا در ۲۲ بهمن سال ۱۳۹۳ پوستر چاپ کردند و به مردم تبریک گفتند. کاری به قانونی و غیر قانونی بودن این موضوع ندارند خب یک پول کلانی دست این جور آدمها آمده وگفته در کشور ما که انتخابات به صورت سنگ مفت گنجشک مفت است و شروع به اینجور تبلیغات کرده اند.
یعنی انتخابات در کشور ما قاعده مند نیست؟
دقیقا. ورود و خروج داوطلبان در انتخابات کشور ما قاعده مند نیست. در همه جای دنیا مجلس از ارکان مهم و تاثیر گذار است، شما به این راحتی نمی توانید بیایید و داوطلب باشید یعنی اجازه نمی دهند به راحتی داوطلب بشوید.
در کشور ما الحمدالله آزادی اینقدر بالاست و محدودیت ندارد و آنقدر وسیع است که افراد از هر جایی حضور پیدا می کنند افرادی که نه توان آن کار را دارند نه درکی از مسایل عمومی کشور و مسایل سیاسی اجتماعی جامعه دارند حتی محله خودش را درست نمیشناسد ولی خودش را داوطلب میکند و میگوید خب به ضرب پول یک آرای پایه می توانم جمع کنم و با آن آرای پایه کار خودم را انجام میدهم.
از این اتفاقات در استان ما می افتد .بعد از انتخابات مجلس دوم تقریبا آرام آرام سر وکله ای اصحاب قدرت و ثروت را در انتخابات دیدیم و هر دوره که به جلوتر آمدیم وضع متاسفانه بدتر شد.
دموکراسی به هر حال یک ضایعاتی دارد و این هم جزء ضایعات دموکراسی است.مردم سالاری در کنار حسن هایی که دارد یک سری تفاله و ضایعات دارد به همراه خود که این تفاله ها تخریب کنند ست.
متاسفانه حس میکنم که این دوره جریان اصحاب ثروت و پول و اسپانسرهایی که ورود می کنند به انتخابات و هزینه می کنند تا بعد برداشت کنند احساس من این است که در این دوره بیشتر می شود . از همین حالا زمزمه هایش را در جاهایی میبینیم و وعده وعیدهایش را میبینیم. من این گونه فعالیت های انتخاباتی را ناجوانمردانه می دانم و معتقدم بردن در یک رقابت ناجوانمردانه و غیر سالم اصلا برد نیست.
موضوع خرید رای در دوره قبلی انتخابات خودش را بدجوری نشان داد و خوب نبود و تاثیرگذاشت بر نتیجه انتخابات . از فقر مردم و نیاز مردم نامردانه سواستفاده کردن و تطمیع کردن انها و اغنا سازی این کار خوبی نیست مسلم است وقتی در انتخابات هزینه میکنی باید هم یک جا برداشت کنی و این دیگر وقت کار کردن برای مردم را ندارد . برای همین است که یک عده ای از نمایندگان ما قبل از ورود به مجلس لیسانس یا فوق لیسانس دارند اما زمان خروج از مجلس میبینیم که دکتری دارند که این خلاف است . نماینده های مجلس رسما مامور مردم و حقوق بگیر سیستم هستند چون از اعتبارات عمومی استفاده می کنند در دوران نمایندگی حق تحصیل ندارند این را خودشان تصویب کردند. چگونه یک کارمند دولت در حین کار نمیتواند تحصیل کند مگر این که مامور به تحصیل شود و یا بورسیه باشد و یا از شغل خود استعفا دهد یک نماینده مجلس هم همین شرایط را دارد او چگونه می تواند در حین کار نمایندگی تحصیل کند؟
عملکرد نمایندگان گیلان را چطور ارزیابی می کنید؟
جالب است من زمانی که آمار مربوط به حضور نمایندکان این دوره را در طرح های مطرح شده در مجلس که نگاه میکردم همه بین ۲۰ تا ۳۰ طرح و در همین حدود هستند .تنها نماینده ای که آمار بالاتری داشت آقای لاهوتی بودند و در اکثر طرح ها و لوایح خوب نیز در رای گیری حضور فعال داشته است.
اغلب نمایندگان استان ما متاسفانه سطوح مشارکت پایینی در طرح ها و لوایح داشتند و عموما هم به طرح ها و لوایحی که اصلا ارزش استراتژیک برای کشور و استان ما ندارد رای داده اند. برای اینکه مردم بتوانند انتخاب درستی انجام دهند رسانه ها انعکاس چنین موضوعاتی را در دستور کار خود باید قرار دهند. یعنی اینکه نماینده ای که فرستادند به مجلس ، آنجا مشغول چه کاری بوده ؟و کجاها بوده و چه کارها انجام داده است؟
نظر شما راجع به استانی شدن انتخابات چیست؟
اگر این طرح در مجلس رای بیاورد آنوقت مکانیزم ها خیلی عوض می شوند.
اصلا به احزاب و گروه ها نگاه نمی کنم در انتخابات. بنده چون اصولا حزبی نیستم و تمایلات حزبی هم ندارم و رک به شما بگویم از احزاب هم خوشم نمی آید و در وجوه کلی احزاب را در ایران تولید کننده نمی دانم بلکه احزاب را مصرف کننده میدانم بنابراین نگاه حزبی نمی کنم به بحث انتخابات. مضاف براینکه نگاه حزبی در استان ما زیاد تاثیرگذار نیست . نگاه حزبی زمانی تاثیرگذار است که نگاه کنید ببینید لیستی دارد ارایه می شود که این نیست البته وقتی استانی بشود دیگر ماهیت ها فرق می کند ممکن است در آن صورت دیگر لیست تاثیر گذار باشد ولی در حال حاظر نیست. طرح استانی شدن انتخابات مزایا و معایبی دارد که من بعنوان یک معلم سیاست در شرایط فعلی معایب آن را خیلی بیشتر از مزایای آن ارزیابی می کنم و معتقدم که این طرح به بحران های هویتی و قومی و سیاسی در ایران دامن می زند و عملا هم بیشتر ضرر را مردم شهرستانهای هر استان می کنند و راه برای سیطره بیشتر اصحاب قدرت و ثروت باز می شود.
من نمی دانم این چه بیماری است که مجلس ما را گرفتار کرده که هر دوره نمایندگان دست در قانون انتخابات می برند و این دست بردن ها بیشتر رنگ و بوی حفظ وضع موجود آنها را دارد تا حل مشکلات مردم را؟!


