در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران، سیزدهم آبان یادآور سه رویداد بزرگ و سرنوشتساز است: تبعید حضرت امام خمینی (ره) در سال ۱۳۴۳، کشتار دانشآموزان معترض در سال ۱۳۵۷ و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در سال ۱۳۵۸. اما در میان این رخدادها، آنچه به نام «روز دانشآموز» در حافظه ملت ماندگار شده، یاد و خاطره نوجوانانی است که در اوج پاکی و آگاهی، در برابر ظلم و استبداد ایستادند و نشان دادند که مدرسه میتواند به سنگر بصیرت، ایمان و آزادی بدل شود.
سیزدهم آبان ۱۳۵۷ تنها یک روز خونین نبود، بلکه تجلی بیداری نسلی بود که هنوز به سن رأی نرسیده بود اما شعور سیاسی و اجتماعیاش، مسیر آینده کشور را تغییر داد. دانشآموزان آن روز، فریاد عدالتخواهی و استقلال را از حیاط مدارس تا خیابانهای انقلاب رساندند و نشان دادند که آگاهی، نیرومندترین سلاح در برابر سلطه است.
اکنون، در گذر سالها و در عصر ارتباطات و رسانه، مأموریت نسل جدید دانشآموزان شکل تازهای یافته است. امروز دیگر میدان نبرد تنها خیابان و فریاد نیست، بلکه عرصه جنگ نرم و رویارویی اندیشههاست. دشمنان استقلال فکری و فرهنگی ملت ایران این بار نه با گلوله، که با تحریف، شایعه، محتوای مسموم و جنگ روایتها به میدان آمدهاند. در چنین شرایطی، دانشآموز ایرانی سنگرنشین جبهه آگاهی است؛ نوجوانی که با سواد رسانهای، تفکر انتقادی و قدرت تحلیل، مرز میان حقیقت و فریب را تشخیص میدهد و از هویت ملی و دینی خود در فضای مجازی پاسداری میکند.
امروز، در کلاسهای درس و در فضای مجازی، در نگاه هر نوجوان پرسشگر و در صدای هر «یار دبستانی» میتوان همان روح آزادگی و همبستگی نسلهای پیشین را شنید؛ نسلی که دوشادوش هم، در برابر جهل و ستم ایستادند و امروز نیز با قلم، اندیشه و آگاهی، مسیر آینده را روشن میکنند.
مدرسه همچنان مبدأ همه بیداریهاست. روز دانشآموز فرصتی است برای بازنگری در نقش آموزش و پرورش، تقویت تفکر نقادانه و پرورش نسلی که بتواند در جنگ نرم، همچون دیروز در میدان نبرد، پیروز و سربلند بماند. این روز، صرفاً یادبود گذشته نیست، بلکه یادآور مسئولیت امروز و امید به آیندهای روشن است. اگر دیروز دانشآموزان با فریاد، آزادی را فریاد زدند، امروز باید با دانش، بصیرت و سواد رسانهای، پرچم آگاهی را بر قلههای پیشرفت به اهتزاز درآورند.
و در پایان، باید به یاد حکیم جاودان توس، فردوسی بزرگ، نوشت:
چو ایران نباشد تن من مباد
بدین بوم و بر زنده یک تن مباد
اگر سر به سر تن به کشتن دهیم
از آن به که کشور به دشمن دهیم
دریغ است ایران که ویران شود
کنام پلنگان و شیران شود
همه سر به سر تن به کشتن دهیم
از آن به که ایران به دشمن دهیم 🇮🇷
این سرودهی فردوسی، تجلی همان عشقی است که در دل «یاران دبستانی» دیروز و دانشآموزان آگاه امروز جاری است؛ عشقی به ایران، به دانایی و به آزادی.


