نبرد امروز در ذهن مردم جریان دارد؛ دشمن با بهرهگیری از شبکههای اجتماعی و هوش مصنوعی، حقیقت را بازتعریف میکند و مقابله با آن نیازمند ارتقای تفکر نقادانه در جامعه است.
حسن غلامپور، در دنیای امروز، رسانهها دیگر فقط ابزار اطلاعرسانی نیستند؛ آنها میدان نبردند، نبردی بیصدا اما سهمگین که هدفش نه خاک است و نه مرز، بلکه ذهن و باور انسانهاست.
چندی پیش نیز نتانیاهو رسما اعلام کرده بود که در هشت جبهه با ایران میجنگیم و آخرین جبهه، جنگ با حقیقت است. اکنون فناوریهای نوظهور به اسرائیل کمک میکنند تا این نبرد را در رسانهها پیش بَرَد، دیگر نمیتوان با شمشیر جنگید، باید سلاحها را با میدان نبرد در حال تغییر وفق داد سلاحهای جدید مانند پهپادها وجود دارند، اما مهمتر از همه شبکههای اجتماعیاند.
این واکنش دشمن اصلی تمام مردم ایران است که صراحتا اعلام جنگ با تک تک اقشار مختلف را طبق برنامه ریزی مشخص را بیان میکند که در این میدان، سواد رسانهای تبدیل به سپر دفاعی هر فردی شده که میخواهد در برابر موج شایعات، تحریفها و عملیات روانی بایستد.
ما در عصری زندگی میکنیم که حقیقت و دروغ گاهی آنقدر به هم نزدیک میشوند که تشخیصشان دشوار میشود و دشمنان این سرزمین با بهرهگیری از شبکههای اجتماعی، رسانههای معاند و حالا ابزارهای هوش مصنوعی، تلاش میکنند تصویر واقعیت را به نفع خود بازنویسی کنند که در چنین شرایطی، اگر جامعهای از آگاهی رسانهای برخوردار نباشد، بهراحتی در دام این بازیهای شناختی گرفتار میشود.
کارشناسان ارتباطات میگویند جنگ امروز، جنگ «ادراک» است یعنی هر پیام، هر تصویر، هر خبر میتواند گلولهای باشد که باور مخاطب را هدف میگیرد و اگر ذهن آماده نباشد، این گلولهها دقیق و بیرحمانه عمل میکنند، در سالهای اخیر دشمن با تصویرسازی ذهنی در مقطعی موفق شد تا بر روی افکار عمومی سوار شود ولی در ادامه با روشنگری و آشنایی مردم با حیله دشمن، فتنه به پایان رسید.
با توجه به وضع موجود در جهان و وجود ابزارهای مختلف رسانهای و حتی هوش مصنوعی، برای مقابله با این هجمهها، باید از سطح آموزشهای عمومی عبور کنیم، سواد رسانهای باید به یک مهارت اجتماعی تبدیل شود؛ مهارتی که به ما یاد بدهد پشت هر خبر چه نیتی پنهان است، هر تصویر چه پیامی دارد، و هر روایت از کجا آمده و به کجا میخواهد برود.
نسل جوان ما، دانشآموزان و دانشجویان، بیش از هر زمان دیگری نیاز دارند تا تفکر نقادانه را بیاموزند، منابع معتبر را تشخیص دهند و سازوکار تولید محتوا را بشناسند و اینها ابزارهایی هستند که میتوانند آنها را در برابر جنگ شناختی مصون نگه دارند، شدت احساس نیاز این موضوع به اندازهای است که نیاز است آشنایی با جنگ رسانهای دشمن از داخل کلاسهای درس آغاز شود چیزی که اکنون حتی در مقاطع دانشگاهی نیز وجود ندارد وعدم آشنایی با این سلاح مهم و دفاعی، موجب شده تا دشمن هر زمان که بخواهد تصویرسازی خود را به مردم این مرزوبوم القا کند هر چند که در نهایت شکست خوردند ولی هزینههایی را ایران متحمل شده است و باید با اقدامات پیشگیرانه و آشنایی همه اقشار مردم را جنگ رسانهای دشمن، زمینه کاهش تلفات و هزینهها را فراهم سازیم.
با توجه به اینکه در شرایط فعلی در کلاسهای درس و دانشگاه، تدریس و آموزش جنگ شناختی دشمن صورت نمیگیرد، رسانههای داخلی نیز در این مسیر وظیفهای سنگین دارند، آنها باید با اطلاعرسانی دقیق، روشنگری و پرهیز از هیجانزدگی، خلأهای اطلاعاتی را پر کنند و اجازه ندهند دشمن از این خلأها سوءاستفاده کند.
سواد رسانهای فقط بلد بودن کار با گوشی و شبکههای اجتماعی نیست؛ بلکه نوعی هوشیاری اجتماعی است، هر فرد آگاه، یک سنگر میتواند باشد؛ سنگری در برابر تهاجم روانی دشمن که روی آن نتانیاهو سرمایهگذاری زیادی کرده است و اگر این سنگرها را تقویت کنیم، میتوانیم از پایداری فکری، وحدت اجتماعی و آرامش روانی جامعهمان محافظت کنیم.


