” دکتر سید ولی الله موسوی “
سالهاست که مقامات سیاسی کشور در اندیشه مذاکره با آمریکا بوده اند اما چون اجازه این ارتباط مستقیم را نداشته اند ، صدای شان هم در نمی آمد . اما اینک رهبر جمهوری اسلامی مانع را برداشته و برای آنکه حسن نیت حکومت ایران را اثبات کند ، زمینه این مذاکرات را بوجود آورده است . حال نوبت دولت آمریکاست که حسن نیت خود را نشان دهد و از ستیزه جوئی و دشمنی با مردم ایران دست بردارد . اینک آمریکا باید قدر این فرصت را بداند و زمینه مذاکره فی مابین را بوجود آورد . زیرا چنانچه پنجره مذکور بسته شود ، احتمالاً خساراتی که بر سیاست خارجی آمریکا وارد می شود کمتر از آثار منفی خسارت براقتصاد ایران نخواهد بود، و در عین حال می تواند ملت ما را از حسن نیت دولت آمریکا مأیوس ساخته و آنها را برای خودکفائی ، قناعت و سخت کوشی جهت استقلال واقعی در همه شئون سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی، تکنولوژیک و … قانع نماید.
روزگاری آمریکا همه کار با ما می کرد و دولت های ما نمی توانستند حتی صدای اعتراض شان را هم بلند کنند یعنی ملت ما زخم خورده سیاست های غلط آمریکاست .روزگاری با پیش شرط و یا با واسطه با ما حرف می زدند (چون ما را قابل نمی دانستند ) اما امروز قدرت، هیبت و موجودیت ما را باور کرده اند، لذا با اشتیاق ، مذاکره مستقیم را مطرح می کنند . آنها غول بی شاخ و دمی هستند که بخاطر سیاست های غیر مردمی خود ناکام شده اند و ما هم در شکستن هیمنه قدرت و تحقق برخی از ناکامی های آنها شریکیم. در نتیجه مذاکره دو طرف می تواند آتش خشم متراکم فیمابین را کاهش دهد و ما می توانیم از فرصتی که بوجود می آید برای بازسازی اقتصاد ملی، رفاه مردم و تقویت بنیادهای علمی جهت تمدن سازی و نیز تحکیم پایگاه های قدرت ، تقویت مواضع دفاعی و تمرکز بر مزیت های نسبی کشور استفاده کنیم ، آنگاه شریکی برابر در محافل سیاسی و مجامع بین المللی خواهیم شد.
در سالهای گذشته رسانه ها و دولت های غرب برای آنکه ما را منزوی کنند، مردم ایران را جنگ طلب و تروریست معرفی کرده وایدئولوژی انقلاب ما را عقایدی خشن معرفی نموده اند و ما نیز پاسخ های هیجانی به آنها داده ایم . اینک در صحنه شطرنج تعامل جهانی مرز خودتحریمی مذاکره با آمریکا (که به یک تابو تبدیل شده بود ) با شجاعت مقام معظم رهبری شکسته و فرصتی تازه برای عرض اندام دولت و دستگاه دیپلماتی ایران بوجود آمده است .
اعلام موضع نرمش قهرمانانه بویژه در موقعیت فعلی ( که همزمان با عقب نشینی معنی دار آمریکا از تصمیم اعلام شده برای حمله به سوریه است) به هیچ وجه به معنی تسلیم نیست بلکه به معنی اتخاذ تدابیر تازه و تغییر تاکتیک مواجهه با دولت های غربی است . هدفها اصلا عوض نشده ، بلکه می خواهیم بر خودسانسوری خویش نقطه پایان بگذاریم و اساسا مصلحت نظام ما هم همین است. همانطوری که در شماره ۷۰ این نشریه گفته ایم مذاکره با آمریکا به معنی تسلیم شدن در برابر مواضع آنها نیست بلکه اتفاقاً به معنی آن است که می خواهیم به اشتیاق و خواست جامعه جهانی برای مذاکره پاسخ دهیم . می خواهیم پس از یک دوره طولانی جنگ سرد با دولت آمریکا نبرد دیپلماسی را شروع کنیم و در این نبرد پیوند ناگسستنی رهبری و مردم استمرار خواهد داشت. نرمش قهرمانانه به معنی نوشیدن جام زهر نیست ، آرمانها همان است که بود اما تاکتیک ها (متناسب با شرایط ) دستخوش تغییر خواهد شد . اگرچه حکومت آمریکا وانمود می کرد یکه بزن دنیای بی قانون کنونی است، اما نتیجه مواجهه آنها با سوریه نشان داد شاخ غول (که قبلاً توسط امام خمینی شکسته شده)دیگر کارائی ندارد . حوادث سوریه نشان داد ماده شیر آمریکا دندانهایش ریخته و چنگال های آن نیز قدرت چندانی ندارد . همچنین معلوم شد با موضع گیری های منطقی ایران و روسیه ، امکان ممانعت از اقدامات خودسرانه وجود دارد. بنابراین به نظر می رسد زمان برای توافق دو کشور قدرتمند ایران و روسیه جهت هم پیمانی در موضوعات استراتژیک مناسب تر از هر وقت دیگری است .
واقعا حیف است کشوری با تمدن چند هزار ساله (که پدیده فکری و ژئوپولیتیکی عصر فعلی جامعه جهانی است ) در پشت دیوار قطع رابطه با آمریکا متوقف باشد و در حل معادلات و منازعات منطقه ای و حتی جهانی حضور نداشته باشد. ما به هوش ایرانی و توانائی دستگاه دیپلماسی خود اطمینان داریم و عناصر فعال در دستگاه دیپلماسی را قهرمان خواهیم خواند ، اگر به تنش های پایان ناپذیر فیمابین ایران و غرب خاتمه دهند و مردم ما را از عوارض سیاسی و اقتصادی آن برهانند و امنیت روانی را به ملت ایران برگردانند.
اینک که خسرو ایران پیچش مو را می بیند و صلاح مملکت خود را در برداشتن موانع مذاکره با آمریکا دانسته ، انتظار داریم سفیران واقعی کشور (به عنوان نمایندگان حق طلبان عالم) بر اساس سه اصل بنیادین حکمت، عزت و مصلحت در مذاکرات با آمریکا و گروه ۱+۵ (به عنوان نماینده غرب) حاضر شوند و از حیثیت و حقوق ملت ایران دفاع کنند و آمریکا را با زبان منطق در جای خود بنشانند . در این راستا سخنرانی ها و مصاحبه های دکتر روحانی در سازمان ملل و محافل سیاسی و اجتماعی آمریکا (که در تراز بسیار بالا شکل گرفت) برای نخستین بار موجی از خوش بینی و امید را در جامعه جهانی به راه انداخته و با استقبال مردمی و مسئولین کشورهای مختلف مواجه شده است و به نوبه خود می تواند مایه تنش زدائی در روابط منطقه ای و بین المللی ایران باشد. تدبیر دکتر روحانی در طراحی پروژه برد- برد، اقدامی عاقلانه است که می تواند آرایش سیاسی و اتحاد دولت های غربی را در اتخاذ مواضع خصمانه علیه ایران، سست کرده و آنها را برای اتخاذ مواضع نرم تر ترغیب نماید. حضور فعال دکتر روحانی و هیئت همراه در سازمان ملل باعث شد، در روزهای اخیر ایران کانون توجهات رسانه های جهان قرار گیرد و به تعبیر وزیر امور خارجه مصر، ایران به ستاره سازمان ملل تبدیل شد. به همین دلیل انصاف این است که به دکتر روحانی و هیئت همراه (بخاطر دستاوردهای این سفر مهم) خسته نباشید بگوئیم و برای شکوفائی غنچه های امید در محاقل سیاسی داخلی و خارجی، برای ایشان آرزوی موفقیت کنیم. اگر چه برخی از جریان ها و شخصیت های سیاسی و اجتماعی کشور، کاسه داغ تر از آش شده و از روی قدرناشناسی و بی انصافی (بجای تشکر از روحانی)به سمت او لنگه کفش پرت کرده اند، اما دولت تدبیر و امید باید آستانه تحمل خود را بالا برده و از این بی مهری ها نرنجد زیرا قاطبه ملت ایران (که جریانات اخیر را دنبال کرده اند) و به تبع ایشان اکثریت قاطع نمایندگان را مجلس، به تلاش ها و مواضع دکتر روحانی نمره قبولی داده و انتظار دارند تلاش دولت برای ارتباط مخالفت های گروههای فشار، لزوما در پیشبرد جریان مذاکرات ایران و غرب مضر نیست لبکه می تواند در افزایش قدرت چانه زنی طرف ایرانی و کاهش سطح انتظار دولت های غربی (برای دریافت امتیاز از ایران) مؤثر باشد. متأسفانه در روزهای اخیر (بدنبال سخنرانی و ملاقات نخست وزیر اسرائیل با اوباما ) شاهد چرخش ۱۸۰ درجه ای دولت های آمریکا از مواضع آشی جویانه و اعلام شده در جریان اخیر دکتر روحانی به سازمان ملل هستیم که مؤید صحت بی اعتمادی مقام معظم رهبری نسبت به صداقت مقامات آمریکائی است. (به رغم ذوق زدگی از احتمال تحول در مواضع آنها در مواضع ایران) متأثر از توپ و تشر صهیونیست ها همچنان از گزینه نظامی و امکان تداوم تحریم ها سخن می گویند و نشان می دهند که دولت آمریکا بدون موافقت اسرائیل توانائی اعمال اراده سیاسی خود را ندارد. در هر حال دولت تدبیر و امید با جدیت در تدوین و ابلاغ مواضع جدید ایران، حجت را بر افکار عمومی جهان تمام کرده و در صورتی تغییر مواضع آمریکا، دولت این کشور با طناب پوسیده اسرائیل به ته چاه خواهد افتاد و در آن صورت موقعیت بین المللی آمریکا می تواند به شدت تضعیف شود که در آن صورت مذاکرات پیش رو باید با اروپا (تا دستیابی به توافق نهائی در مورد مباحث هسته ای و حذف تحریم های غرب علیه ایران) ادامه یابد. بدیهی است در صورت تداوم مذاکرات برد- برد، دولت اسرائیل، تنها بازنده بالقوه این نبرد دیپلماتیک خواهد بود و به همین دلیل شیطنت های این دولت جعلی برای ممانعت از موفقیت این مذاکرات شروع شده است. اما به نظر می رسد موج مثبت دیپلماسی روحانی مانع از موفقیت اسرائیل خواهد بود. با این حال باید منتظر آینده باشیم و بجای آنکه از رویکرد جدید دولت های غربی ذوق زده شویم، با حفظ انسجام داخلی از مواضع سیاسی دولت تدبیر و امید حمایت کنیم.


