” صغری شب افروزان “
معماری بومی و سنتی در گیلان در حالی رو به فراموشی است که این نوع معماری، همواره از شکوه و زیبایی خاصی در کشور برخوردار بوده است. در گیلان، خصوصاً در رشت، دیگر معماری سنتی دیده نمی شود، در عوض ساختمانهایی با سازه فلزی یا بتنی، با پوشش آجری و سقف های شیبدار با فرمهای به اصطلاح هنرمندانه دیده می شود که به پیروی از معماری غیر بومی و تفکیک فضاهای داخلی تنها با هدف پاسخ به نیاز سرپناه خانواده، جایگزین ویژگی های بناهای پیشین گشته اند.
این عوامل، موجب از دست دادن هویت معماری بومی منطبق با محیط شده اند که یکی از پیامدهای اصلی شیوه جدید معماری به دلیل عدم استفاده از مصالح بومی، بالا بودن ساخت و افزایش استفاده از انرژیهای غیر قابل تجدید و یا فسیلی با هدف گرمایش و سرمایش است.
* «گالی پوش خانه » متداول ترین نوع ساختمان سنتی در گیلان
توپولوژی مسکن در این سرزمین ، همگام با عوامل فرهنگی و اجتماعی هویت، معماری این خطه را شکل داده است. هویتی که علی رغم شباهت های اقلیمی گیلان با سایر مناطق در جهان، منحصر به فرد بوده است. فراهم کردن شرایط آسایش در این منطقه پر باران و مرطوب، از جمله معضلاتی بوده که ساختمان های سنتی توانسته پاسخگوی آن باشد. متداول ترین نوع ساختمان سنتی در این منطقه، به نام «گالی پوش خانه» معروف است که بام آن با پوشش گالی است و دارای کرسی چینی چوبی در زیر ساختمان است.
خانه هایی که در گیلان ساخته شده اند همچون درختان مرتفعی که آنها را احاطه می کند، غالباً تابع یک طرح قایم چندطبقه ای است. بهترین فضای خانه نیز درست زیر بام جای دارد.
مسکن سازی در این منطقه به موازات اشغال تدریجی جنگل و به صورت پراکنده صورت گرفته است، برخلاف مناطق مرکزی ایران، تمرکز آبادی ها می توانست جوابگوی دفاع دسته جمعی در برابر حملات کوچ نشینی باشد، اما چنین تهدیدی هرگز متوجه ساکنان حاشیه دریای خزر نبوده است، در عوض ضرورت ناشی از حفاظت برنجزارها از گزند حیوانات و نیز تعدد عملیات ضروری برای فعالیتهای حساس برنجکاری، دشواری تردد در راه های تنگ و باریک که غالباً به لجن زار تبدیل می شود، ضرورت استقرار خانه های روستایی را در جوار مزارع، ایجاب می کند.
برخلاف معماری بومی کویر که بیشتر از خشت و آجر بنا شده است، معماری منطقه گیلان از چوب و الیاف گیاهی به صورت عمده بهره برداری کرده است، جنگل های انبوه در کنار مزارع برنج، از مهمترین منابع تامین مصالح ساختمانی منطقه هستند. نی«لی» و ساقه های برنج عناصر اصلی تشکیل دهنده پوشش سقف ها هستند، سقف هایی که به دلیل شدت و تداوم بارندگی همیشه به صورت دو یا چهار شیبه ساخته می شوند.
در برخی از نقاط گیلان که امکان استفاده از سفال موجود است، پوششی از سفال برروی زیرسازی از نی و توفال، وظیفه جمع آوری آب باران از بام وهدایت آن به آبروها و ناودان ها را به عهده دارد، استفاده از
تخته های پهن نیز درمناطق جنگلی گیلان برای پوشش سقف و جلوگیری از نفوذ باران، موسوم است، سقف شیبدار بر روی سازه ای چوبی قرار دارد، فضای خالی بین بدنه اصلی بنا و امتداد سقف که «فاکون» گفته
می شود، محل مناسبی برای انبار کردن و یا پخت غذا است.
* هماهنگی معماری سنتی روستایی گیلان با عوامل محیطی
معماری سنتی روستایی گیلان با غنای فرم، بر تجربه گرانبهای گذشتگان تکیه داشته و برمبنای نیازها و هماهنگ با عوامل محیطی ( اکولوژیک ) پدید آمده است.
از عوامل تاثیرگذار بر معماری گیلان، آب و هوایی همچون بارانی مداوم، وزش بادهای طبیعی چهارگانه (جلگه، میان تند، کوهستان و نواحی خشک) و منابع طبیعی در دسترس است. متعلقات خانه ها مانند تلمبار، کندوج و غیره نیز به طور مستقیم در ارتباط با کار کشاورزی است. با توجه به این عوامل، خانه های روستایی گیلان از لحاظ نوع معماری و مصالح بکار رفته متفاوت هستند. استفاده از گالی یا کولش نیز تنها محدود به پوششی برای سقف شیبدار نیست، ریسمان تایید شده ازکولش که به ( وریس) معروف است،گاهی نقش سازه ایی دارد این در حالی است که وریس بیشتر در محل اتصال دو عضو چوبی، کاربرد زیادی داشته است .
به هر حال، معماری بومی درگیلان از نمونه های خاصی است که در آن معماری از مرکز بنا خارج شده و به حاشیه می پردازد و به همان گونه نیز به چگونگی قرار گیری آن محدوده توجه بیشتری می شود. بنابراین
می توان گفت که این بناها دارای دو سازه متفاوت هستند و این جنبه شاید مهمترین وجه تمایز معماری گیلان با سایر مناطق ایران باشد. در هر صورت، از نظر اقلیمی در استان گیلان نباید سازه های سنتی به فراموشی سپرده شود.


