تاریخ : دوشنبه, ۱۹ آبان , ۱۴۰۴ Monday, 10 November , 2025

بازی خرس قطبی بر سر منافع ایران در خزر

  • کد خبر : 2678
  • 10 دی 1392 - 17:48

“مالک رضایی”

روزگاری بود که اتحاد جماهیر شوروی با هیمنه و ابهت نظامی خود لرزه بر اندام جهان انداخته بود .یک دانگ از شش دانگ خشکی زمین را به تنهایی صاحب بود و اندیشه برهم زدن وضع موجود هم درسر داشت. دیگر آن زمان سپری شده است، بیش از نیم قرن میگذرد،از روزی که «جان فاستر دالس» وزیر امور خارجه دولت آیزنهاور گفت، باید این خرس قطبی را با زنجیره ای ازپیمانهای نظامی پشت پرده آهنین محاصره کرد تا با نعره دلخراش خود آسایش و آرامش از جان جهان نگیرد.بدینگونه بود که پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو، شکل گرفت وبه زنجیره پیمان های سنتو وسیتو متصل شد تاابتکار عمل از “ورشو” بگیرد و خیال جهان وبلوک غرب ازغرش آن آسوده شود. دیگر رمقی از فریادهای ترسناک شوروی وتحرکات نظامی سابق آن نمانده بود. تا اینکه نوبت به میخائیل گورباچف رسید، همو که با اندیشه پراستروئیکا، پرده از پوسیدگی درون برداشت وبابرداشتن دیواربرلین، اتحاد را به آلمان ونهایتا اروپا هدیه کرد. اودر اولین دیدار خود با رونالد ریگان صراحتا گفت: عالیجناب حامل خبر بدی برای شما هستم لطفا مارا از دشمن بودن با خودتان معاف کنید.درد جانکاهی از این جمله زیرکانه بر جان ستاره هالیوود دوید.آیا امریکا بعداز آن باید از نعمت دشمن محروم می شد ؟اما کاخ سفید نشینان هوشمند تر از آن بودند که صلح وپیشرفت ویکپارچگی را یکجا به رقیب هدیه دهند.

به رغم همه مهارتها یی که گورباچف در پولیت بورو آموخته بود نتوانست از سقوط میراث لنین جلوگیری کند.دنده معکوسهای راننده سابق کلخوز که اینک به مدد تیزهوشی به دفتر صدر هیئت رئیسه راه یافته بود، دورتند فروپاشی را کند نکرد. شوروی به چهارراه انفجار رسیده بود.این کشوربا وزن سنگین خود از پرتگاه مهیبی سقوط کرد وچنان زخمی ازآن برداشت که تکه بزرگش شد روسیه، و اجزای دیگرش لیتوانی ، لتونی ، ترکمنستان ، آذربایجان و… که پیکرشان برجغرافیای زمین پخش شد. جامعه بین المللی به یکباره پانزده عنوان وهویت جدید را مقابل خود دید.میراث خوارانی که هرازچند گاهی مزاحم همسایگانشان نیز گشتند.اینگونه بود که یکی از این مزاحمتها هم بر سر منافع ما در خزر رخ داد. همان که قبلاً مازندرانش می خواندیم وغربیها کاسپینش می گویند وبرخی خزرمی نامندش. اما پذیرفتیم که فعلا بر سراسم و عنوان دعوایی نیست هر چه هست بر سر سهم ماست.وباید مراقبش بود که تا چند از راه رسیده ئ جدید آنرا به یغما نبرند.

حکایت ما در خزر شبیه آن کسی شد که بعد از مرگ همسایه خود با چند فرزند زیاده طلب او مواجه گشته است که گاه ساز همساز وگاه ناساز با هم می زنند اما منافع استراتژیک با همدیگر دارند. در این میان برادر بزرگ که همان روسیه باشد به رغم شیرینکاریهای جمهوری آذربایجان با غرب واسرائیل،همیشه طرف او را می گیرد ودر مقابل ما هوایش را دارد. این یک امر طبیعی است وجزئی از استراتژی خانواده بزرگ ومشترک االمنافع روسیه.چیزی غیر از این هم نباید انتظار داشت. بنابراین بدیهی است که در میز مذاکره پنج جانبه خزر،همیشه قاعده یک به چهار حاکم باشد.این میز چه در تهران باشد یا مسکو. در باکو باشد یا عشق آباد، قاعده همین است. آنها حرفها واسرار مگو با همدیگر دارند که به زبان روسی با همدیگرنجوا میکنند وبازیها ومکرها باما. خصوصاً همسایه دیوار به دیوار ما استعداد رقص چند جانبه دارد. زمانی با کارت امریکا بازی میکند واگر لازم باشد با مسکو می رقصد وگاهی ابراز تمایل می کند،به تقلید از شیوه های نخ نما ی علی اف پدر، در مراسم دهه محرم تهران هم عزاداری کند تا خوشایندی همسایه قدرتمند جنوبی را نیز جلب کند. اما پیشینه و رژیم حقوقی خزر روشنتر از آنست که از این بازیهای ظاهرسازانه تبعیت کند.

دریاچه ای به وسعت جهار صد هزار کیلومتر مربع ویک سوم سرزمین پهناور ایران ، قبلاً محصور میان دو کشور بزرگ ایران و شوروی واکنون در حصار پنج کشور ساحلی ، ناشی از مرگ یک همسایه و وراثت چهار برادر که به یکباره افتخار ساحل نشینی خزر یافته اند ،وقرارداد ۱۹۴۰ و۱۹۲۱ را که حکم بر بهره برداری مشترک دریا به طریق ایران وشوروی ،میداد را به کلی فراموش ساخته اند، و با سوء استفاده از نجابت همسایه، بنگ وافیون را با هم خورده اند وهر روز سهم جدیدی برای خود تعریف می کنند وکار بدانجا رسانده اند که به بیست درصد از سهم ایران از بستر وکف و آسمان دریا هم رضایت نمی دهند تا آذربایجان، بهره مند شود از حوزه های نفتی چراغ ،شاه دنیزوکونشلی. و شرکتهای بزرگ نفتی بریتیش پترولیوم ،اکسان موبیل ولوک اویل روسی در آنجا جا خوش کنند. اینها گوشه ای از حکایت ساحل نشینان شمالی خزر است.

چند سالی، مهدی صفری دیپلمات کارکشته ایران با همتایان خود ،ویکتور کالوژنی ، خلف اوغلی وخوش گلدی بابایف، چانه زد تا آنان به صراطی مستقیم شوند اما مگرهمسایگان ما به یک آیین وزبان منطقی پایبندند؟ آنهاکماکان راه به بیراهه می روند.اجلاس چندین سال پیش عشق آباد هم مزین به حضور خاتمی وسران چهار همسایه ساحلی، با عصبانیت رئیس جمهور ایران از روند جلسه وناراحتی متقابل ولادیمیرپوتین ازعدم تمکین ایران به خواست آنان پایان یافت. تا وی دستور مانور نظامی سنگین در بندر آستاراخان بدهد. گویی کسی نمی دانست زخم خرس قطبی عمیق تر از آنست که نتوان ضعفش را تشخیص داد واز چنین نعره های توخالی واهمه ای به دل راه داد. درهشت سال بعد هم که سپری شد گرهی از کار فروبسته خزرگشوده نشد. آگاهان دیپلماسی انتظار دارند،در دوره جدید مدیریت اجرایی ودیپلماسی کشور ، رژیم حقوقی دریای خزر به صورت تعیین کننده مورد بحث قرار گیرد.نباید به سهم کمتر از بیست درصد برای ایران راضی شد. به مصداق یک ضرب المثل قدیمی،آنچه را که تمایل میهمان وهمسایه،برآن حکم میکند،رزق و روزی صد ساله میزبان است. ما خزر را برای شنا کردن که نمی خواهیم برای چیزهای دیگرش می خواهیم که در عمق وکف آن نهفته است.برای هزاران گونه گیاهی وموجودات زنده ویکصدو پنجاه گونه ماهی و هشتاد درصد ماهیان خاویاری جهان وبیش از یکصد میلیارد بشکه میادین نفتی شناخته شده که باید بطور منصفانه و مطابق سهم همسایه ها استخراج شود. انتظار می رود با زبان وزین دیپلماسی،به همسایگان وخصوصا کرملین یاد آوری شود که بیش از این از نجابت تهران سوء استفاده نکنند./الف

 فرماندار اسبق نمین(استان اردبیل)،

کارشناس ارشد علوم سیاسی

اخبار مرتبط

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید تحریریه منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد، منتشر نخواهد شد.